ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
رئیس قوه قضائیه تأکید کرد
آیینهای عزاداری با رعایت اصول و پروتکلهای بهداشتی برگزار شود
رئیس قوه قضائیه به صاحبان قلم و تریبون و چهرههای متنفذ سیاسی و اجتماعی توصیه کرد که از پیشداوری و گمانه زنی درباره پروندههای قضایی پرهیز کنند. بهگزارش مرکز رسانه قوه قضائیه، آیتالله سید ابراهیم رئیسی در جلسه شورای عالی قوه قضائیه توافق امارات و رژیم صهیونیستی برای توسعه روابطشان را نتیجه فریب خوردن اماراتیها دانست و با خائنانه خواندن این توافقنامه نسبت به اسلام و قدس شریف و آرمانهای فلسطین، به حاکمان این کشور که در برجهای شیشهای نشستهاند هشدار داد که منتظر واکنش مردم با غیرت امارات و دیگر کشورهای جهان باشند.
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش گفت: پروندههایی که در قوه قضائیه تشکیل میشود یا گزارشهایی که به این قوه میرسد، با دقت و حوصله و بر اساس قانون و عدالت مورد رسیدگی قرار میگیرند. آیتالله رئیسی با بیان اینکه قضات متعهد و پر تلاش دستگاه قضا تحت تأثیر جوسازیها و فشارها قرار نگرفته و دین خود را به دنیای دیگران نمیفروشند و ملاک آنها در دادرسیها، حقیقت و اجرای عدالت است، به صاحبان قلم و تریبون و چهرههای متنفذ سیاسی و اجتماعی توصیه کرد که از پیشداوری و گمانه زنی پرهیز کرده و حوصله به خرج داده و اجازه دهند گزارشهایی که به قوه قضائیه میرسد، بر اساس عدالت مورد رسیدگی قرار گیرد. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه مردم خواستار رسیدگی به کاستیها، نارساییها و برخورد متناسب با خیانتها، تخلفات و مفاسد هستند، گفت: افشاگریها درباره تخلفات و مفاسد هم اگر به اقدام و عمل مورد انتظار مردم منتهی نشود، برای جامعه اعتمادآفرین و مؤثر نخواهد بود. آیتالله رئیسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به طرح نفتی دولت گفت که این طرح در شورای هماهنگی سران قوا مطرح شده و قوه قضائیه هم مانند دیگر قوا نظراتش را پس از هم اندیشی با کارشناسان اقتصادی اعلام و به دولت منتقل کرده است. رئیس قوه قضائیه ابراز امیدواری کرد که دولت شرایط اعلام شده از سوی نخبگان اقتصادی و دستگاه قضایی را بهصورت جامع در طرح نفتی خود لحاظ نماید تا اجرای آن گره گشای مسائل و مشکلات کشور و مردم باشد.
رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش گفت: پروندههایی که در قوه قضائیه تشکیل میشود یا گزارشهایی که به این قوه میرسد، با دقت و حوصله و بر اساس قانون و عدالت مورد رسیدگی قرار میگیرند. آیتالله رئیسی با بیان اینکه قضات متعهد و پر تلاش دستگاه قضا تحت تأثیر جوسازیها و فشارها قرار نگرفته و دین خود را به دنیای دیگران نمیفروشند و ملاک آنها در دادرسیها، حقیقت و اجرای عدالت است، به صاحبان قلم و تریبون و چهرههای متنفذ سیاسی و اجتماعی توصیه کرد که از پیشداوری و گمانه زنی پرهیز کرده و حوصله به خرج داده و اجازه دهند گزارشهایی که به قوه قضائیه میرسد، بر اساس عدالت مورد رسیدگی قرار گیرد. رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه مردم خواستار رسیدگی به کاستیها، نارساییها و برخورد متناسب با خیانتها، تخلفات و مفاسد هستند، گفت: افشاگریها درباره تخلفات و مفاسد هم اگر به اقدام و عمل مورد انتظار مردم منتهی نشود، برای جامعه اعتمادآفرین و مؤثر نخواهد بود. آیتالله رئیسی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به طرح نفتی دولت گفت که این طرح در شورای هماهنگی سران قوا مطرح شده و قوه قضائیه هم مانند دیگر قوا نظراتش را پس از هم اندیشی با کارشناسان اقتصادی اعلام و به دولت منتقل کرده است. رئیس قوه قضائیه ابراز امیدواری کرد که دولت شرایط اعلام شده از سوی نخبگان اقتصادی و دستگاه قضایی را بهصورت جامع در طرح نفتی خود لحاظ نماید تا اجرای آن گره گشای مسائل و مشکلات کشور و مردم باشد.
رئیس دفتر رئیس جمهوری اطمینان داد
سیاست دولت تقویت بازار سرمایه است
«رئیس دفتر رئیس جمهوری، فراز و فرودهای مقطعی شاخصهای بورس را بخشی از ماهیت بازار سرمایه دانست و افزود: سیاست مبنایی دولت، حمایت از بازار سرمایه و تقویت آن است.» طی روزهای اخیر، بازار اوراق بهادار روی خوش به سهامداران خود نشان نداده است و اکثر نماگرهای بورس از رنگ سبز به رنگ قرمز در آمدهاند. این اتفاق برای تازه واردهای بورس که بیم از دست دادن سرمایه خود را دارند، بسیار ناگوار است و بههمین دلیل ترجیح میدهند سهام خود را واگذار کنند تا پول و سرمایه هایشان از بین نرود و بدین ترتیب صف فروش شکل میگیرد. بدترین حالتی که برای سهام میتواند رخ دهد. خیلی از افراد که به خانواده بورسیها پیوستند با هدف کسب سود و جلوگیری از افت پول خود، ریسک بورس را پذیرفتند و اطمینان داشتند که سهام مجموعههای مختلف با ریزش مواجه نمیشود. اما اخبار ضد و نقیض، باعث شد افرادی که برای خرید سهام صف میبستند و هر روز مشتاقتر برای خرید سهام و حتی بزرگ کردن سبد سهام خود بودند، بسرعت در صف فروش سهام قرار گیرند.
زمانی که بورس رونق گرفت، کانالهایی در فضای مجازی پدید آمد که هر روز صبح به افرادی که عضو کانال بودند میگفت چه سهامی خریده شود و چه سهامهایی فروخته شود. این کانال ها که مانند قارچ رویش کردند پیشبینی هایشان بعضاً درست بود و همین امر باعث شد که خیلیها بر اساس اطلاعاتی که این کانالها میگذارند، خرید کنند. حال اکثر همان کانالها مرتب خبر قرمز شدن بازار بورس را میدهند و سهامداران مردمی را ترغیب به فروش سهام میکنند. البته گروهی دیگر هم هستند که سعی میکنند این فضا را آرام کنند تا تب خرید فروکش کند. روز گذشته بورس ، معاملات را با روند نزولی آغاز کرد و شاخص کل در دقایق اولیه معاملات با افت بیش از ۱۳ هزار واحدی به کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد عقب نشینی کرد. هر چند که این شاخص دوباره روند صعودی پیدا کرد و روی یک میلیون و 815 هزار واحد قرار گرفت که بیش از
2 هزار واحد نسبت به روز یکشنبه مثبت شد.
تازه واردها عقب نشینی کردند
کارشناسان عنوان میکنند وقتی مردم هیجانی سهام میخرند، بهصورت هیجانی هم سهامهایی که به رنگ قرمز تبدیل شده است را به فروش میرسانند. این افراد که بدون آموزش، وارد بورس میشوند، تحمل هیچ ریسکی را ندارند و میخواهند هر مقدار پولی را که وارد کردند، حداقل با 10 برابر سود برداشت کنند. فضای بیاعتمادی به آینده و اینکه دولت دیگر حامی بازار اوراق بهادار نخواهد بود، باعث شد که روز به روز تازه واردهای بورس از خرید سهام عقب نشینی کنند. اما محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری ظهور چنین تفکری را رد میکند و خطاب به تمام سهامداران اعلام کرد که دولت درصدد تقویت بازار سرمایه است. او در حساب توئیتری خود نوشت: توصیه دولت به فعالان بورس و مردم عزیزی که در آن سرمایهگذاری کردهاند، این است که هیجانی تصمیم نگیرند.
ریزش مقطعی است
حسن روحانی، رئیس جمهوری هم در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که یکشنبه برگزار شد خطاب به سهامداران گفت: تصمیم دولت، تقویت بورس است. عرضههای متنوع، سودآور و مطمئن از داراییهای دولتی و عمومی در بورس طبق برنامهریزیهای انجام گرفته با نظم و استمرار تداوم خواهد یافت و نباید در این موضوع هیچ کندی و تعللی صورت گیرد. در این میان افرادی که در بورس صاحبنظر هستند در تحلیلهای خودشان میگویند که ریزش بورس مقطعی است و سهامداران نباید بهصورت هیجانی اقدام به فروش سهامهای خود کنند. از دیگر خواسته تحلیلکنندگان بورس این بود که سیاستگذاران از هر گونه انتشار اخبار که میتواند باعث ریزش بورس شود جلوگیری کنند.
صفهای فروش بیمنطق
بهگزارش مهر، سعید اسلامی بیدگلی، عضو شورای عالی بورس هم روز گذشته گفت: طی یک سال گذشته، بازار سرمایه به طور کلی دارای اهمیت زیادی هم در بُعد اقتصاد کلان و هم در بُعد اقتصاد خانوار شده است؛ در این یک ساله، تعداد زیادی از افراد بهعنوان سرمایهگذار و سهامدار وارد بورس شده و منابع مالی خود را وارد بازار سرمایه کردهاند. عضو شورای عالی بورس ادامه داد: عمده سرمایهگذاران بویژه آنهایی که زودتر وارد بازار شدهاند به سودهای خوبی هم دست یافتهاند که همین موضوع سبب شد تا سرمایهگذاران جدیدتر نیز به شوق اینکه ارزش پول خود را از دست ندهند، وارد بازار سرمایه شوند. اسلامی بیدگلی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد رفتارهای هیجانی در بورس زیاد است این اتفاق باعث شده تا تحلیل رفتار بازار بهخاطر آنکه بر اصول اقتصادی دقیق تکیه ندارد، پیچیده باشد. نه آن زمان که صفهای خرید چند میلیونی ایجاد میشد و نه حالا که صفهای فروش بنیادی در این چند روز داشته ایم، تحلیل بنیادین اقتصادی ندارد.
قرار نیست بازار هر روز مثبت باشد
عضو شورای عالی بورس با بیان اینکه نوسانات بازار، جزو ذات بورس است، یادآور شد: قرار نیست بازار هر روز مثبت باشد ولی بهدلیل رشد تقریباً هر روزه بازار در یک سال اخیر، این توقع در سرمایهگذاران ایجاد شده که بازار باید همچنان بر مدار رشد باشد خیلیها فکر میکردند اگر وارد بازار شوند، هر روز مثبت ۵ درصد سود میکنند.
او خاطرنشان کرد: سرمایهگذاران حرفهای در چند روز اخیر آماده اصلاح بزرگ در قیمتها بودند اما نگرانی سیاستگذار در این دورههایی که بازار با اصلاح روبه رو میشود، این است که این اصلاح قیمتها ناگهان به یک موج پَنیک تبدیل شود به عبارت دیگر، سیاستگذار نگران منفی شدن یک یا دو روزه بازار نیست بلکه نگران آن است که این منفی شدنها، منجر به یک جریان هیجانی شده و سرمایهگذاران بدون هیچ منطقی مبنی بر اینکه آیا این سهم ارزشمند است یا خیر، در صفهای فروش بایستند.
هیجانات را رسانهها کنترل کنند
او با بیان اینکه بسیاری از مردمی که بهعنوان سرمایهگذار در یک سال گذشته وارد بورس شدهاند، آشناییهای اولیه با معاملات بورسی را ندارند، ابراز امیدواری کرد: رسانهها بتوانند کاری کنند که این هیجانات کنترل شود.
اصلاح 15 درصدی منطقی است
رضا خانکی، کارشناس بازار سرمایه نیز به مهر گفت: نوسانات بورس طبیعی است؛ طی چند ماه گذشته شاهد رشد ۴ تا ۵ برابری شاخص بودیم، بنابراین یک اصلاح ۱۰ تا ۱۵ درصدی در بازه زمانی ۶ ماهه کاملاً طبیعی است. او درباره افت شدید شاخص طی روزهای اخیر، اظهار داشت: طی روزهای پیاپی شاهد رشد چند برابری شاخص بورس بودیم و حال بین ۶ تا ۱۰ درصد از سقف شاخص بورس کاسته شده است.
او ادامه داد: درست است که سرمایهگذاران جدید در بورس، در این چند روز ضرر دردناکی را متحمل شدند اما برای کسانی که بلندمدت در بازار بودند اصلاح عجیبی رخ نداده است؛ بنابراین این اصلاحها روند طبیعی بازار است و مشکل خاصی پیش نیامده است. خانکی گفت: زمانی که در بازار بورس اصلاح رخ میدهد، همه در خبرها بهدنبال متهم اصلی میگردند و بهعنوان مثال موضوع سلف نفتی را مورد اشاره قرار میدهند یا اینکه به صندوقهای ETF اشاره میکنند؛ در حالی که این اخبار، خبرهای جدیدی نیست و افراد بهدنبال توجیه فرآیند بازار هستند، در حالی که واقعیت این است که اصلاح بازار همزمان با این اخبار بوده است. او با بیان اینکه فعالان بازار سرمایه نگران نباشند، گفت: این مسائل جزو ذات بازار است. در نقطهای میل به گرفتن سود در بورس بیشتر و در نقطهای نیز میل به ورود پول و خرید سهام بیشتر میشود؛ نکته این است که هیچکس هیچ وقت نمیتواند این نقاط را تعیین کند، ممکن است بسیاری از این سهامهایی که در حال فروخته شدن هستند، طی یک ماه آینده با قیمت بالاتری در صف فروش عرضه شوند.
آنهایی که در قله خرید کردند ضرر دیدند
جلال روحی، کارشناس بازار سرمایه نیز درباره علت ریزشهای اخیر بورس در هفته گذشته و ابتدای هفته جاری اظهار داشت: در یک ماه اخیر شاخص از نظر تکنیکال رشد داشت و به اَبَرکانال ۲ میلیون واحد رسید که از نظر فعالان بازار سرمایه یک رقم دارای مقاومت روانی است. بخصوص که شاخص کل بورس تا ۲ میلیون و ۸۰ هزار واحد افزایش یافت اما نتوانست خود را در این قله تثبیت کند. او با اشاره به اینکه اندیکاتورهای شاخص نیز اشباع شده بود، گفت: با این حال بازار برای برخی بخصوص افرادی که در قیمتهای پایین سهام خریداری کرده بودند سودده است. مگر آنهایی که در قله خرید کرده بودند.
زمانی که بورس رونق گرفت، کانالهایی در فضای مجازی پدید آمد که هر روز صبح به افرادی که عضو کانال بودند میگفت چه سهامی خریده شود و چه سهامهایی فروخته شود. این کانال ها که مانند قارچ رویش کردند پیشبینی هایشان بعضاً درست بود و همین امر باعث شد که خیلیها بر اساس اطلاعاتی که این کانالها میگذارند، خرید کنند. حال اکثر همان کانالها مرتب خبر قرمز شدن بازار بورس را میدهند و سهامداران مردمی را ترغیب به فروش سهام میکنند. البته گروهی دیگر هم هستند که سعی میکنند این فضا را آرام کنند تا تب خرید فروکش کند. روز گذشته بورس ، معاملات را با روند نزولی آغاز کرد و شاخص کل در دقایق اولیه معاملات با افت بیش از ۱۳ هزار واحدی به کانال یک میلیون و ۷۰۰ هزار واحد عقب نشینی کرد. هر چند که این شاخص دوباره روند صعودی پیدا کرد و روی یک میلیون و 815 هزار واحد قرار گرفت که بیش از
2 هزار واحد نسبت به روز یکشنبه مثبت شد.
تازه واردها عقب نشینی کردند
کارشناسان عنوان میکنند وقتی مردم هیجانی سهام میخرند، بهصورت هیجانی هم سهامهایی که به رنگ قرمز تبدیل شده است را به فروش میرسانند. این افراد که بدون آموزش، وارد بورس میشوند، تحمل هیچ ریسکی را ندارند و میخواهند هر مقدار پولی را که وارد کردند، حداقل با 10 برابر سود برداشت کنند. فضای بیاعتمادی به آینده و اینکه دولت دیگر حامی بازار اوراق بهادار نخواهد بود، باعث شد که روز به روز تازه واردهای بورس از خرید سهام عقب نشینی کنند. اما محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس جمهوری ظهور چنین تفکری را رد میکند و خطاب به تمام سهامداران اعلام کرد که دولت درصدد تقویت بازار سرمایه است. او در حساب توئیتری خود نوشت: توصیه دولت به فعالان بورس و مردم عزیزی که در آن سرمایهگذاری کردهاند، این است که هیجانی تصمیم نگیرند.
ریزش مقطعی است
حسن روحانی، رئیس جمهوری هم در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که یکشنبه برگزار شد خطاب به سهامداران گفت: تصمیم دولت، تقویت بورس است. عرضههای متنوع، سودآور و مطمئن از داراییهای دولتی و عمومی در بورس طبق برنامهریزیهای انجام گرفته با نظم و استمرار تداوم خواهد یافت و نباید در این موضوع هیچ کندی و تعللی صورت گیرد. در این میان افرادی که در بورس صاحبنظر هستند در تحلیلهای خودشان میگویند که ریزش بورس مقطعی است و سهامداران نباید بهصورت هیجانی اقدام به فروش سهامهای خود کنند. از دیگر خواسته تحلیلکنندگان بورس این بود که سیاستگذاران از هر گونه انتشار اخبار که میتواند باعث ریزش بورس شود جلوگیری کنند.
صفهای فروش بیمنطق
بهگزارش مهر، سعید اسلامی بیدگلی، عضو شورای عالی بورس هم روز گذشته گفت: طی یک سال گذشته، بازار سرمایه به طور کلی دارای اهمیت زیادی هم در بُعد اقتصاد کلان و هم در بُعد اقتصاد خانوار شده است؛ در این یک ساله، تعداد زیادی از افراد بهعنوان سرمایهگذار و سهامدار وارد بورس شده و منابع مالی خود را وارد بازار سرمایه کردهاند. عضو شورای عالی بورس ادامه داد: عمده سرمایهگذاران بویژه آنهایی که زودتر وارد بازار شدهاند به سودهای خوبی هم دست یافتهاند که همین موضوع سبب شد تا سرمایهگذاران جدیدتر نیز به شوق اینکه ارزش پول خود را از دست ندهند، وارد بازار سرمایه شوند. اسلامی بیدگلی خاطرنشان کرد: به نظر میرسد رفتارهای هیجانی در بورس زیاد است این اتفاق باعث شده تا تحلیل رفتار بازار بهخاطر آنکه بر اصول اقتصادی دقیق تکیه ندارد، پیچیده باشد. نه آن زمان که صفهای خرید چند میلیونی ایجاد میشد و نه حالا که صفهای فروش بنیادی در این چند روز داشته ایم، تحلیل بنیادین اقتصادی ندارد.
قرار نیست بازار هر روز مثبت باشد
عضو شورای عالی بورس با بیان اینکه نوسانات بازار، جزو ذات بورس است، یادآور شد: قرار نیست بازار هر روز مثبت باشد ولی بهدلیل رشد تقریباً هر روزه بازار در یک سال اخیر، این توقع در سرمایهگذاران ایجاد شده که بازار باید همچنان بر مدار رشد باشد خیلیها فکر میکردند اگر وارد بازار شوند، هر روز مثبت ۵ درصد سود میکنند.
او خاطرنشان کرد: سرمایهگذاران حرفهای در چند روز اخیر آماده اصلاح بزرگ در قیمتها بودند اما نگرانی سیاستگذار در این دورههایی که بازار با اصلاح روبه رو میشود، این است که این اصلاح قیمتها ناگهان به یک موج پَنیک تبدیل شود به عبارت دیگر، سیاستگذار نگران منفی شدن یک یا دو روزه بازار نیست بلکه نگران آن است که این منفی شدنها، منجر به یک جریان هیجانی شده و سرمایهگذاران بدون هیچ منطقی مبنی بر اینکه آیا این سهم ارزشمند است یا خیر، در صفهای فروش بایستند.
هیجانات را رسانهها کنترل کنند
او با بیان اینکه بسیاری از مردمی که بهعنوان سرمایهگذار در یک سال گذشته وارد بورس شدهاند، آشناییهای اولیه با معاملات بورسی را ندارند، ابراز امیدواری کرد: رسانهها بتوانند کاری کنند که این هیجانات کنترل شود.
اصلاح 15 درصدی منطقی است
رضا خانکی، کارشناس بازار سرمایه نیز به مهر گفت: نوسانات بورس طبیعی است؛ طی چند ماه گذشته شاهد رشد ۴ تا ۵ برابری شاخص بودیم، بنابراین یک اصلاح ۱۰ تا ۱۵ درصدی در بازه زمانی ۶ ماهه کاملاً طبیعی است. او درباره افت شدید شاخص طی روزهای اخیر، اظهار داشت: طی روزهای پیاپی شاهد رشد چند برابری شاخص بورس بودیم و حال بین ۶ تا ۱۰ درصد از سقف شاخص بورس کاسته شده است.
او ادامه داد: درست است که سرمایهگذاران جدید در بورس، در این چند روز ضرر دردناکی را متحمل شدند اما برای کسانی که بلندمدت در بازار بودند اصلاح عجیبی رخ نداده است؛ بنابراین این اصلاحها روند طبیعی بازار است و مشکل خاصی پیش نیامده است. خانکی گفت: زمانی که در بازار بورس اصلاح رخ میدهد، همه در خبرها بهدنبال متهم اصلی میگردند و بهعنوان مثال موضوع سلف نفتی را مورد اشاره قرار میدهند یا اینکه به صندوقهای ETF اشاره میکنند؛ در حالی که این اخبار، خبرهای جدیدی نیست و افراد بهدنبال توجیه فرآیند بازار هستند، در حالی که واقعیت این است که اصلاح بازار همزمان با این اخبار بوده است. او با بیان اینکه فعالان بازار سرمایه نگران نباشند، گفت: این مسائل جزو ذات بازار است. در نقطهای میل به گرفتن سود در بورس بیشتر و در نقطهای نیز میل به ورود پول و خرید سهام بیشتر میشود؛ نکته این است که هیچکس هیچ وقت نمیتواند این نقاط را تعیین کند، ممکن است بسیاری از این سهامهایی که در حال فروخته شدن هستند، طی یک ماه آینده با قیمت بالاتری در صف فروش عرضه شوند.
آنهایی که در قله خرید کردند ضرر دیدند
جلال روحی، کارشناس بازار سرمایه نیز درباره علت ریزشهای اخیر بورس در هفته گذشته و ابتدای هفته جاری اظهار داشت: در یک ماه اخیر شاخص از نظر تکنیکال رشد داشت و به اَبَرکانال ۲ میلیون واحد رسید که از نظر فعالان بازار سرمایه یک رقم دارای مقاومت روانی است. بخصوص که شاخص کل بورس تا ۲ میلیون و ۸۰ هزار واحد افزایش یافت اما نتوانست خود را در این قله تثبیت کند. او با اشاره به اینکه اندیکاتورهای شاخص نیز اشباع شده بود، گفت: با این حال بازار برای برخی بخصوص افرادی که در قیمتهای پایین سهام خریداری کرده بودند سودده است. مگر آنهایی که در قله خرید کرده بودند.
نحوه پرداخت حقوق و محاسبه اضافه کاری معلمان در سال تحصیلی جدید
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش با اشاره به نحوه بازگشایی مدارس در سال تحصیلی جدید، درباره نحوه پرداخت حقوق و محاسبه حقالتدریس آزاد و اضافه کاری معلمان توضیحاتی ارائه کرد.
علی الهیار ترکمن در گفتوگو با ایسنا، در این باره اظهار کرد: همانطور که پیش از این اعلام شده، سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا از ۱۵ شهریور آغاز میشود و سه روش برای آموزش پیشبینی شده است؛ نخست روش معمول یا آموزش حضوری، دوم آموزش مجازی و سوم ترکیبی از این دو که بستگی به شرایط و وضعیت شیوع بیماری دارد.
وی افزود: طبق مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا، هرجا شرایط اجازه دهد دانشآموزان به مدرسه میروند اما این حضور به صورت یک روز در میان و البته با رعایت اصول بهداشتی و ضدعفونی مدارس خواهد بود. توزیع سرانههای بهداشتی مدارس را نیز بزودی انجام خواهیم داد. معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به اینکه با یک روز در میان شدن حضور، آیا کلاس درس نصف میشود یا به عنوان مثال سه پایه، اول هفته و سه پایه، نیمه دوم هفته به مدرسه میروند؟ اظهار کرد: این موضوع در دستورالعمل آغاز سال تحصیلی پیشبینی شده است. شاید یک مدرسه ابتدایی به لحاظ فضا مشکلی نداشته باشد و بتواند سه پایه را تقسیم کند که شرط آن رعایت فاصلهگذاری اجتماعی است، اما در جایی نیز ممکن است فضا مهیا نباشد و دانشآموزان را در هر کلاس تقسیم کنند.
الهیار درباره شرایط کاری معلمان نیز توضیح داد و گفت: هیچ تغییری در شرایط کاری معلمان ایجاد نمیشود و معلمی که موظفیاش ۲۰ یا ۲۴ ساعت [در هفته] است، کارش را به روال قبل انجام میدهد و اگر مازاد بر آن خدمت کرده باشد حقالتدریس غیرموظف محاسبه و از طریق مدیر مدرسه به او اعلام میشود. وی افزود: با حقالتدریسان آزاد و نیروهای خرید خدمات نیز مانند سابق قرارداد میبندیم و حقوقشان را بهطور کامل پرداخت میکنیم. در پرداخت حقوق آنها هم تغییری ایجاد نمیشود و مانند سایر کارمندان ما هستند. چه آموزش حضوری باشد و چه مجازی برای ما آموزش رسمی محسوب میشود و شرایط کاری هم مانند گذشته تعیین و به معلمان ابلاغ میشود.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش درباره نحوه محاسبه اضافه کاری معلمان که در سال تحصیلی گذشته نیز ساعات بسیاری را صرف ساخت کلیپهای آموزشی برای تدریس در فضای مجازی کردند گفت: اضافه کاری، مازاد بر ساعات موظف است. معلمی را داشتهایم که در سالهای قبل هم برای ارائه مطلبی به دانشآموزان خود متحمل زحماتی میشده اما مبنای قانونی، پرداخت حقالتدریس آزاد و اضافه کار، خدمت مازاد بر آن ۲۰ یا ۲۴ ساعت موظفی رسمی معلم است.
علی الهیار ترکمن در گفتوگو با ایسنا، در این باره اظهار کرد: همانطور که پیش از این اعلام شده، سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ با مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا از ۱۵ شهریور آغاز میشود و سه روش برای آموزش پیشبینی شده است؛ نخست روش معمول یا آموزش حضوری، دوم آموزش مجازی و سوم ترکیبی از این دو که بستگی به شرایط و وضعیت شیوع بیماری دارد.
وی افزود: طبق مصوبه ستاد ملی مبارزه با کرونا، هرجا شرایط اجازه دهد دانشآموزان به مدرسه میروند اما این حضور به صورت یک روز در میان و البته با رعایت اصول بهداشتی و ضدعفونی مدارس خواهد بود. توزیع سرانههای بهداشتی مدارس را نیز بزودی انجام خواهیم داد. معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در پاسخ به اینکه با یک روز در میان شدن حضور، آیا کلاس درس نصف میشود یا به عنوان مثال سه پایه، اول هفته و سه پایه، نیمه دوم هفته به مدرسه میروند؟ اظهار کرد: این موضوع در دستورالعمل آغاز سال تحصیلی پیشبینی شده است. شاید یک مدرسه ابتدایی به لحاظ فضا مشکلی نداشته باشد و بتواند سه پایه را تقسیم کند که شرط آن رعایت فاصلهگذاری اجتماعی است، اما در جایی نیز ممکن است فضا مهیا نباشد و دانشآموزان را در هر کلاس تقسیم کنند.
الهیار درباره شرایط کاری معلمان نیز توضیح داد و گفت: هیچ تغییری در شرایط کاری معلمان ایجاد نمیشود و معلمی که موظفیاش ۲۰ یا ۲۴ ساعت [در هفته] است، کارش را به روال قبل انجام میدهد و اگر مازاد بر آن خدمت کرده باشد حقالتدریس غیرموظف محاسبه و از طریق مدیر مدرسه به او اعلام میشود. وی افزود: با حقالتدریسان آزاد و نیروهای خرید خدمات نیز مانند سابق قرارداد میبندیم و حقوقشان را بهطور کامل پرداخت میکنیم. در پرداخت حقوق آنها هم تغییری ایجاد نمیشود و مانند سایر کارمندان ما هستند. چه آموزش حضوری باشد و چه مجازی برای ما آموزش رسمی محسوب میشود و شرایط کاری هم مانند گذشته تعیین و به معلمان ابلاغ میشود.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش درباره نحوه محاسبه اضافه کاری معلمان که در سال تحصیلی گذشته نیز ساعات بسیاری را صرف ساخت کلیپهای آموزشی برای تدریس در فضای مجازی کردند گفت: اضافه کاری، مازاد بر ساعات موظف است. معلمی را داشتهایم که در سالهای قبل هم برای ارائه مطلبی به دانشآموزان خود متحمل زحماتی میشده اما مبنای قانونی، پرداخت حقالتدریس آزاد و اضافه کار، خدمت مازاد بر آن ۲۰ یا ۲۴ ساعت موظفی رسمی معلم است.
وزیر نفت در مراسم انعقاد 13 قرارداد جدید نفتی :
قدرت در بازار نفت به مخازن نیست به ظرفیت تولید است
گروه اقتصادی/ مدتی است که وزارت نفت و زیر مجموعههای آن در شرکت ملی نفت، امضای قرارداد با شرکتهای ایرانی را به منظور نگهداشت، توسعه، افزایش تولید و ضریب بازیافت نفت خام در دستور کار قرار دادهاند.
روز گذشته نیز ۱۳ قرارداد طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت میان دو شرکت تابع شرکت ملی نفت ایران و ۱۴ شرکت ایرانی امضا شد. قراردادهایی که برای افزایش ظرفیت تولید نفت در شرایط تحریم امضا میشود و این سؤال را ایجاد میکند که چرا وقتی صادرات و به تبع آن تولید کم شده، وزارت نفت با کار شرکتهای ایرانی افزایش ظرفیت تولید را دنبال میکند؟
وزیر نفت روز گذشته به این سؤال پاسخ داد و در مراسم آیین امضای ۱۳ قرارداد طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت بیان کرد: تحریم و بانیان آن رفتنی و ایران و ملت ایران ماندنی هستند. ما بهطور حتم باید برای ظرفیتسازی کار کنیم. یک کشور زمانی در بازار نفت قدرت دارد که ظرفیت تولیدش بالا باشد.
وزیر نفت درباره قراردادهای امضا شده توضیح داد: روز مهمی برای صنعت نفت ایران است، زیرا در سختترین تحریمهای تحمیلی غیرقانونی علیه ملت ایران به همت همه همکاران و دستاندرکاران صنعت نفت، قراردادهایی به ارزش بیش از ۱.۵ میلیارد یورو با تعداد زیادی از شرکتهای ایرانی برای نگهداشت و افزایش تولید در پنج استان کشور امضا شد.
پیام این قراردادها این است که ما در شرایط سخت متوقف نمیشویم و به ظرفیتسازی برای تولید نفت فکر میکنیم. ما میخواهیم بهعنوان فرزندان این ملت، مسئولیت خود را در مقابل زورگوییها و فشارهای ناحقی که بر این ملت بزرگ وارد میشود به انجام برسانیم و کمترین کار ما این است که امید را در دل فرزندان این ملت زنده کنیم. وی با بیان اینکه حدود
۸۰ درصد کالاهای این پروژهها باید از سازندگانی ایرانی تأمین شود، افزود: امضای این قراردادها فرصت خوبی برای اشتغال ایرانی ایجاد کرده است. در اجرای این قراردادها بیش از ۱۴۰ حلقه چاه جدید حفاری و ۷۰ حلقه چاه تعمیر میشود.
بیژن زنگنه با تأکید بر اینکه ظرفیت تولید، قدرت ملی یک کشور در بخش نفت است، تصریح کرد: اگر بخواهیم حرفی هم داشته باشیم با ظرفیت تولیدمان است نه با مخازنمان.
ممکن است در مقطعی نتوانیم تولید داشته باشیم، اما این مدت کوتاه خواهد بود و دائمی نیست. ملت ما شرایط بدتر از این را هم گذرانده، بنابراین نخستین کار این است که ما در شرایط تحریم ظرفیت تولیدمان را بالا ببریم. وزیر نفت میگوید که در صورت داشتن ظرفیت تولید اگر روزی تحریم برداشته شد، ظرف ۲ تا ۳ ماه همانند گذشته به بازار برخواهیم گشت.
یک درصد افزایش ضریب بازیافت مساوی با ۳۰۰ میلیارد دلار ثروت
«اگر نگوییم که افزایش بازیافت مهمتر از موضوع میدانهای مشترک است، همسطح آن قابل توجه است.» زنگنه با تأکید بر این موضوع میگوید: با یک درصد افزایش ضریب بازیافت بیش از
۷ میلیارد بشکه نفت بدون اکتشاف جدید در کشور اضافه میشود که این یعنی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار ثروت در کشور.
بیشینه کردن ضریب بازیافت نفت از مخزن مهمترین مأموریت مهندسان نفت در بخش بالادست صنعت نفت است که در طول زمان این ضریب بازیافت بهبود مییابد و امری تدریجی، مستمر و دینامیک است که نیازمند کار نظاممند فناورانه در عالیترین سطح فناوری است.
رقابت نیازمند توسعه فناوری
وزیر نفت میگوید که برای بقا باید رقابت داشت و برای رقابت باید توسعه فناوری داشت و در ادامه با تأکید بر توسعه بخش پژوهش بهمنظور افزایش ضریب بازیافت نفت و بخشهای عملیاتی اکتشاف و تولید، بیان میکند: موتور محرکه اصلی انجام این کار رقابت است؛ همه پژوهشهای واقعی و توسعه فناورانه با رقابت حاصل میشود و اگر رقابت نباشد هیچ اتفاقی نمیافتد. اما اگر رقابت وجود داشته باشد هر روز کیفیت افزایش و قیمت کاهش مییابد که این موضوع تحول در دنیای امروز ایجاد کرده است. رقابت در بازار یک انتخاب نیست. اگر شرکتی نتواند در امر رقابت پیروز شود به معنای نابودی آن شرکت است. بازار رقابت به کسی رحم نمیکند، شرکتهایی هستند که ۱۵ سال پیش در بازار بودند و امروز دیگر اسمی از آنها نیست.
امضای قراردادهای پژوهشی جدید با دانشگاهها؛ بزودی
زنگنه با اشاره به اینکه برای آغاز کار افزایش ضریب بازیافت در داخل کشور نخستین کار این بود که دانشگاهها در بخش نفت دانشجو داشته باشند، یادآوری کرد: در گذشته دانشگاههای ما مهندس نفت در بخش بالادستی تربیت نمیکردند بنابراین لازم بود که با دانشگاههایی کار میکردیم که قرارداد با آنها بسته شود که این کار در حد قابل قبولی آغاز شده و پیشرفت خوبی دارد، سامان گرفته است و امیدواریم از نظر کمی و کیفی ادامه یابد. وی از امضای قراردادهای جدیدی با دانشگاهها برای ادامه پژوهشها در میدانهای جدید نفتی کشور در هفتههای آینده خبر داد و گفت: البته این موضوع کفایت نمیکند و باید شرکتهای خدماتی نفتی و شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) داخلی تقویت شوند.
وزیر نفت با بیان اینکه شرکتهای اکتشاف و تولید یک رکن تقویت توسعه فناوری ملی برای افزایش ضریب بازیافت نفت هم هستند، تصریح کرد: قرار نیست این شرکتها تنها پروژه اجرا کنند، شرکتهای اکتشاف و تولید میتوانند رکن تقویت توسعه فناوری ملی باشند، تجربه نشان داده که اینها یکی از نتایج فعالیتشان افزایش توانمندی در بخش افزایش ضریب بازیافت است.
توسعه میدانهای نفتی منحصر به یک روش قراردادی نیست
وزیر نفت با تأکید بر اینکه برای توسعه میدانهای نفتی تنها از یک روش قراردادی استفاده نمیکنیم، به قراردادهای EPC و EPD اشاره کرد و گفت: اگر این طرحها را نداشتیم اکنون تقریباً کار نفت در بخش نگهداشت و افزایش تولید در میدانهای در حال بهرهبرداری متوقف میشد. اما با وجود این پیشنهاد و داشتن مصوبه شورای اقتصاد ما میتوانیم کارهایمان را ادامه دهیم و دکلهایمان فعال باشد. زنگنه با بیان اینکه برخی پیمانکاران برای گرفتن پروژه قیمتهای انتحاری میدهند تا برنده شوند و بعد دست کارفرما را در پوست گردو میگذارند، تأکید کرد: اگر کسی قیمت بیربط داد برکنارش میکنیم و نمیشود که نگهش داریم. به گفته وی، نزدیک ۱۳۰ تا ۱۴۰ چاه در این طرح حفر میشود، ۶۰ تا ۷۰ چاه دیگر هم تعمیر میشوند، یعنی کار برای دهها دکل که روی هر دکل ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر فعالیت میکنند.
منتظر خارجیها نمیمانیم
وزیر نفت تصریح کرد: ضمن استقبال از مشارکت و همکاری سرمایهگذاران خارجی برای استفاده از فناوریهای روزآمد در میدانهای ایران، باید بگویم ما منتظر خارجیها نمیمانیم و متوقف نمیشویم. ما به ظرفیتهای داخلی اتکا میکنیم و این نگاه نیز تنها بهدلیل تحریم نیست. همانطور که گفته شد طرح نگهداشت و افزایش توان تولید نفت در سال ۹۵ تدوین و در سال ۹۷ در شورای اقتصاد مصوب شد، منابع مالی طرح نیز از طریق بازار سرمایه و ماده ۱۲ تأمین میشود. زنگنه به اختصاص 4 درصد از پرداختها به پیمانکاران این طرح برای انجام مسئولیتهای اجتماعی اشاره کرد و گفت: تاکنون قراردادهای این طرح به ارزش بیش از ۲.۲ میلیارد یورو امضا شده است و مرحله سوم قراردادها نیز تا پایان سال امضا میشود، همچنین در ماههای آینده، قراردادهایی در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی با شرکتهای ایرانی امضا میشود.
برش
پیشفروش نفت و عرضه اوراق نفتی، دو موضوع متفاوتند
وزیر نفت در حاشیه این مراسم در پاسخ به پرسشی درباره طرح گشایش اقتصادی عنوان کرد: ایده طرح گشایش اقتصادی را وزارت نفت مطرح نکرده است؛ به ما چارچوبی دادند و ما نیز پیشنهادهایی ارائه دادیم که این فرآیند در وزارت امور اقتصاد و دارایی تکمیل شد و هر وقت تصویب یا ابلاغ شود، ما وظیفه داریم اجرا کنیم.
زنگنه درباره عرضه اوراق سلف نفتی گفت: بین دو طرح بهدلیل تشابه اسمی، سوءبرداشتهایی رخ داده است؛ طرحی که برای عرضه نفت بهصورت پیشفروش قطعی در نشست سران مطرح شده است و اگر قطعی شود، رئیسجمهوری اعلام میکند و دیگری، فروش اوراق مالی نفت که برای تأمین منابع طرحهایی از جمله طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت استفاده میشود که با توجه به شبهات پیش آمده، قرار شد ابهامها در نشستهایی بررسی و رفع شود. وزیر نفت در ادامه در پاسخ به پرسشی دیگر درباره طرح پیشنهادی مجلس شورای اسلامی برای سهمیهبندی بنزین گفت: هنوز طرحی به دست ما نرسیده است و هرگاه طرحی ارائه شود، بررسی میشود. تا زمانی که طرحی نیست، نمیتوانم روی فرضیات نظر بدهم.
زنگنه همچنین درباره افزایش و تثبیت قیمت نفت در بازار جهانی طی ماههای اخیر گفت: به نظر اوپک در این زمینه موفق عمل کرده است. قیمت نفت خام برنت از حدود ۱۶ دلار برای هر بشکه در اردیبهشتماه به ۴۵ دلار رسیده و تقریباً هم تثبیت شده است؛ این نشان میدهد اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) در این زمینه موفق عمل کرده است. اینکه در ادامه چگونه عمل میشود به واکنشهای بازار بستگی دارد، شیوع ویروس کرونا بر بازار تأثیر گذاشته است، اگر شرایط اقتصادی جهان احیا شود و تولید راه بیفتد، نبود تعادل بین عرضه و تقاضا کم میشود و این موضوع روی قیمتها اثر مثبت میگذارد. وزیر نفت در پاسخ به پرسشی درباره صادرات بنزین به ونزوئلا نیز گفت: این کار، کاری تجاری است؛ آن را تبدیل به رزم سیاسی نکنید. محمولههایی هم که امریکا گرفته، نه کشتی و نه پرچم متعلق به ایران نبوده است. محمولهها هم بهصورت فوب فروخته شده بوده است. حالا امریکا دلش میخواهد اعلام پیروزی کند.
روز گذشته نیز ۱۳ قرارداد طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت میان دو شرکت تابع شرکت ملی نفت ایران و ۱۴ شرکت ایرانی امضا شد. قراردادهایی که برای افزایش ظرفیت تولید نفت در شرایط تحریم امضا میشود و این سؤال را ایجاد میکند که چرا وقتی صادرات و به تبع آن تولید کم شده، وزارت نفت با کار شرکتهای ایرانی افزایش ظرفیت تولید را دنبال میکند؟
وزیر نفت روز گذشته به این سؤال پاسخ داد و در مراسم آیین امضای ۱۳ قرارداد طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت بیان کرد: تحریم و بانیان آن رفتنی و ایران و ملت ایران ماندنی هستند. ما بهطور حتم باید برای ظرفیتسازی کار کنیم. یک کشور زمانی در بازار نفت قدرت دارد که ظرفیت تولیدش بالا باشد.
وزیر نفت درباره قراردادهای امضا شده توضیح داد: روز مهمی برای صنعت نفت ایران است، زیرا در سختترین تحریمهای تحمیلی غیرقانونی علیه ملت ایران به همت همه همکاران و دستاندرکاران صنعت نفت، قراردادهایی به ارزش بیش از ۱.۵ میلیارد یورو با تعداد زیادی از شرکتهای ایرانی برای نگهداشت و افزایش تولید در پنج استان کشور امضا شد.
پیام این قراردادها این است که ما در شرایط سخت متوقف نمیشویم و به ظرفیتسازی برای تولید نفت فکر میکنیم. ما میخواهیم بهعنوان فرزندان این ملت، مسئولیت خود را در مقابل زورگوییها و فشارهای ناحقی که بر این ملت بزرگ وارد میشود به انجام برسانیم و کمترین کار ما این است که امید را در دل فرزندان این ملت زنده کنیم. وی با بیان اینکه حدود
۸۰ درصد کالاهای این پروژهها باید از سازندگانی ایرانی تأمین شود، افزود: امضای این قراردادها فرصت خوبی برای اشتغال ایرانی ایجاد کرده است. در اجرای این قراردادها بیش از ۱۴۰ حلقه چاه جدید حفاری و ۷۰ حلقه چاه تعمیر میشود.
بیژن زنگنه با تأکید بر اینکه ظرفیت تولید، قدرت ملی یک کشور در بخش نفت است، تصریح کرد: اگر بخواهیم حرفی هم داشته باشیم با ظرفیت تولیدمان است نه با مخازنمان.
ممکن است در مقطعی نتوانیم تولید داشته باشیم، اما این مدت کوتاه خواهد بود و دائمی نیست. ملت ما شرایط بدتر از این را هم گذرانده، بنابراین نخستین کار این است که ما در شرایط تحریم ظرفیت تولیدمان را بالا ببریم. وزیر نفت میگوید که در صورت داشتن ظرفیت تولید اگر روزی تحریم برداشته شد، ظرف ۲ تا ۳ ماه همانند گذشته به بازار برخواهیم گشت.
یک درصد افزایش ضریب بازیافت مساوی با ۳۰۰ میلیارد دلار ثروت
«اگر نگوییم که افزایش بازیافت مهمتر از موضوع میدانهای مشترک است، همسطح آن قابل توجه است.» زنگنه با تأکید بر این موضوع میگوید: با یک درصد افزایش ضریب بازیافت بیش از
۷ میلیارد بشکه نفت بدون اکتشاف جدید در کشور اضافه میشود که این یعنی حدود ۳۰۰ میلیارد دلار ثروت در کشور.
بیشینه کردن ضریب بازیافت نفت از مخزن مهمترین مأموریت مهندسان نفت در بخش بالادست صنعت نفت است که در طول زمان این ضریب بازیافت بهبود مییابد و امری تدریجی، مستمر و دینامیک است که نیازمند کار نظاممند فناورانه در عالیترین سطح فناوری است.
رقابت نیازمند توسعه فناوری
وزیر نفت میگوید که برای بقا باید رقابت داشت و برای رقابت باید توسعه فناوری داشت و در ادامه با تأکید بر توسعه بخش پژوهش بهمنظور افزایش ضریب بازیافت نفت و بخشهای عملیاتی اکتشاف و تولید، بیان میکند: موتور محرکه اصلی انجام این کار رقابت است؛ همه پژوهشهای واقعی و توسعه فناورانه با رقابت حاصل میشود و اگر رقابت نباشد هیچ اتفاقی نمیافتد. اما اگر رقابت وجود داشته باشد هر روز کیفیت افزایش و قیمت کاهش مییابد که این موضوع تحول در دنیای امروز ایجاد کرده است. رقابت در بازار یک انتخاب نیست. اگر شرکتی نتواند در امر رقابت پیروز شود به معنای نابودی آن شرکت است. بازار رقابت به کسی رحم نمیکند، شرکتهایی هستند که ۱۵ سال پیش در بازار بودند و امروز دیگر اسمی از آنها نیست.
امضای قراردادهای پژوهشی جدید با دانشگاهها؛ بزودی
زنگنه با اشاره به اینکه برای آغاز کار افزایش ضریب بازیافت در داخل کشور نخستین کار این بود که دانشگاهها در بخش نفت دانشجو داشته باشند، یادآوری کرد: در گذشته دانشگاههای ما مهندس نفت در بخش بالادستی تربیت نمیکردند بنابراین لازم بود که با دانشگاههایی کار میکردیم که قرارداد با آنها بسته شود که این کار در حد قابل قبولی آغاز شده و پیشرفت خوبی دارد، سامان گرفته است و امیدواریم از نظر کمی و کیفی ادامه یابد. وی از امضای قراردادهای جدیدی با دانشگاهها برای ادامه پژوهشها در میدانهای جدید نفتی کشور در هفتههای آینده خبر داد و گفت: البته این موضوع کفایت نمیکند و باید شرکتهای خدماتی نفتی و شرکتهای اکتشاف و تولید (E&P) داخلی تقویت شوند.
وزیر نفت با بیان اینکه شرکتهای اکتشاف و تولید یک رکن تقویت توسعه فناوری ملی برای افزایش ضریب بازیافت نفت هم هستند، تصریح کرد: قرار نیست این شرکتها تنها پروژه اجرا کنند، شرکتهای اکتشاف و تولید میتوانند رکن تقویت توسعه فناوری ملی باشند، تجربه نشان داده که اینها یکی از نتایج فعالیتشان افزایش توانمندی در بخش افزایش ضریب بازیافت است.
توسعه میدانهای نفتی منحصر به یک روش قراردادی نیست
وزیر نفت با تأکید بر اینکه برای توسعه میدانهای نفتی تنها از یک روش قراردادی استفاده نمیکنیم، به قراردادهای EPC و EPD اشاره کرد و گفت: اگر این طرحها را نداشتیم اکنون تقریباً کار نفت در بخش نگهداشت و افزایش تولید در میدانهای در حال بهرهبرداری متوقف میشد. اما با وجود این پیشنهاد و داشتن مصوبه شورای اقتصاد ما میتوانیم کارهایمان را ادامه دهیم و دکلهایمان فعال باشد. زنگنه با بیان اینکه برخی پیمانکاران برای گرفتن پروژه قیمتهای انتحاری میدهند تا برنده شوند و بعد دست کارفرما را در پوست گردو میگذارند، تأکید کرد: اگر کسی قیمت بیربط داد برکنارش میکنیم و نمیشود که نگهش داریم. به گفته وی، نزدیک ۱۳۰ تا ۱۴۰ چاه در این طرح حفر میشود، ۶۰ تا ۷۰ چاه دیگر هم تعمیر میشوند، یعنی کار برای دهها دکل که روی هر دکل ۳۰۰ تا ۴۰۰ نفر فعالیت میکنند.
منتظر خارجیها نمیمانیم
وزیر نفت تصریح کرد: ضمن استقبال از مشارکت و همکاری سرمایهگذاران خارجی برای استفاده از فناوریهای روزآمد در میدانهای ایران، باید بگویم ما منتظر خارجیها نمیمانیم و متوقف نمیشویم. ما به ظرفیتهای داخلی اتکا میکنیم و این نگاه نیز تنها بهدلیل تحریم نیست. همانطور که گفته شد طرح نگهداشت و افزایش توان تولید نفت در سال ۹۵ تدوین و در سال ۹۷ در شورای اقتصاد مصوب شد، منابع مالی طرح نیز از طریق بازار سرمایه و ماده ۱۲ تأمین میشود. زنگنه به اختصاص 4 درصد از پرداختها به پیمانکاران این طرح برای انجام مسئولیتهای اجتماعی اشاره کرد و گفت: تاکنون قراردادهای این طرح به ارزش بیش از ۲.۲ میلیارد یورو امضا شده است و مرحله سوم قراردادها نیز تا پایان سال امضا میشود، همچنین در ماههای آینده، قراردادهایی در قالب الگوی جدید قراردادهای نفتی با شرکتهای ایرانی امضا میشود.
برش
پیشفروش نفت و عرضه اوراق نفتی، دو موضوع متفاوتند
وزیر نفت در حاشیه این مراسم در پاسخ به پرسشی درباره طرح گشایش اقتصادی عنوان کرد: ایده طرح گشایش اقتصادی را وزارت نفت مطرح نکرده است؛ به ما چارچوبی دادند و ما نیز پیشنهادهایی ارائه دادیم که این فرآیند در وزارت امور اقتصاد و دارایی تکمیل شد و هر وقت تصویب یا ابلاغ شود، ما وظیفه داریم اجرا کنیم.
زنگنه درباره عرضه اوراق سلف نفتی گفت: بین دو طرح بهدلیل تشابه اسمی، سوءبرداشتهایی رخ داده است؛ طرحی که برای عرضه نفت بهصورت پیشفروش قطعی در نشست سران مطرح شده است و اگر قطعی شود، رئیسجمهوری اعلام میکند و دیگری، فروش اوراق مالی نفت که برای تأمین منابع طرحهایی از جمله طرح نگهداشت و افزایش تولید نفت استفاده میشود که با توجه به شبهات پیش آمده، قرار شد ابهامها در نشستهایی بررسی و رفع شود. وزیر نفت در ادامه در پاسخ به پرسشی دیگر درباره طرح پیشنهادی مجلس شورای اسلامی برای سهمیهبندی بنزین گفت: هنوز طرحی به دست ما نرسیده است و هرگاه طرحی ارائه شود، بررسی میشود. تا زمانی که طرحی نیست، نمیتوانم روی فرضیات نظر بدهم.
زنگنه همچنین درباره افزایش و تثبیت قیمت نفت در بازار جهانی طی ماههای اخیر گفت: به نظر اوپک در این زمینه موفق عمل کرده است. قیمت نفت خام برنت از حدود ۱۶ دلار برای هر بشکه در اردیبهشتماه به ۴۵ دلار رسیده و تقریباً هم تثبیت شده است؛ این نشان میدهد اوپک (سازمان کشورهای صادرکننده نفت) در این زمینه موفق عمل کرده است. اینکه در ادامه چگونه عمل میشود به واکنشهای بازار بستگی دارد، شیوع ویروس کرونا بر بازار تأثیر گذاشته است، اگر شرایط اقتصادی جهان احیا شود و تولید راه بیفتد، نبود تعادل بین عرضه و تقاضا کم میشود و این موضوع روی قیمتها اثر مثبت میگذارد. وزیر نفت در پاسخ به پرسشی درباره صادرات بنزین به ونزوئلا نیز گفت: این کار، کاری تجاری است؛ آن را تبدیل به رزم سیاسی نکنید. محمولههایی هم که امریکا گرفته، نه کشتی و نه پرچم متعلق به ایران نبوده است. محمولهها هم بهصورت فوب فروخته شده بوده است. حالا امریکا دلش میخواهد اعلام پیروزی کند.
فیفا حکم داد؛فدراسیون محکوم به پرداخت 2/6میلیون یورو به ویلموتس
فوتبال ایران در آستانه ورشکستگی
فدراسیون بینالمللی فوتبال فدراسیون فوتبال ایران را به پرداخت 6/2 میلیون یورو به ویلموتس محکوم کرد. روز دوشنبه سایت طرفداری مدعی شد که قاضی هلندی که از طرف کمیته تعیین وضعیت فیفا برای صدور حکم نهایی انتخاب شده بود، با وجود دریافت گزارشهای کارشناسی، فدراسیون فوتبال ایران را به دلیل رعایت نکردن بندی که به مربی اجازه میدهد در صورت دو ماه عقب افتادن دستمزدش قرارداد خود را یکطرفه فسخ کند، به پرداخت مبلغ قرارداد ویلموتس و جریمه فسخ قرارداد محکوم کرد. این قاضی حکم جریمه 6 میلیون و 200 هزار یورویی فدراسیون فوتبال را صادر کرده است. این در حالی است که ایران پیش از این هم 2 میلیون یورو به مارک ویلموتس پرداخت کرده بود. البته فدراسیون فوتبال میتواند به این حکم اعتراض کند و پرونده را به کمیته حقوقی فیفا بکشاند.
طالقانی: باید در ابتدا به حکم صادره اعتراض کنیم
بر همین اساس فدراسیون فوتبال روز گذشته در واکنش به اخبار منتشر شده در خصوص محکومیت این فدراسیون مدعی شد که به اطلاع میرساند هیچ رأیی درباره پرونده مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال از سوی فدراسیون جهانی به این فدراسیون واصل نشده است. البته این تکذیب در شرایطی رخ داده که نامه فیفا به فدراسیون فوتبال ایران در رسانهها منتشر شد و مشخص است که فیفا فدراسیون فوتبال ایران را محکوم کرده است. از طرفی با این شکست فوتبال ایران در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است چون فدراسیون فوتبال باید رقمی معادل 165 میلیارد تومان را (با نرخ یورو به قیمت دیروز) به مربی بلژیکی پرداخت کند. تنها راه فدراسیون فوتبال برای دفاع از حکم سنگین هم، پناه به دادگاه CAS است. دادگاهی که البته فدراسیون برای اعتراض به حکم باید رقم سنگین دیگری را هم به آن پرداخت کند. درغیراین صورت باید این مبلغ را ظرف 30 روز پرداخت کند تا از ارسال پرونده به کمیته انضباطی فیفا برای فرار از محرومیتهای بعدی جلوگیری شود.
دراین شرایط عبدالکاظم طالقانی، عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال گفت:«باید در ابتدا به حکم صادره اعتراض کنیم. چیزی که ما از وکلا میشنیدیم مسأله دیگری بود اما حالا اتفاق دیگری رخ داده است. اگر مطالبات ویلموتس بموقع پرداخت میشد، او چطور میتوانست به فیفا شکایت کند؟ نیاز است به رأی اعتراض کنیم و نتیجه بگیریم حتی اگر لازم باشد با افراد حقوقی قویتر و اگر هم لازم است، همین نفرات از پرونده ایران دفاع کنند باید به آنها کمک کرد.»
طالقانی: باید در ابتدا به حکم صادره اعتراض کنیم
بر همین اساس فدراسیون فوتبال روز گذشته در واکنش به اخبار منتشر شده در خصوص محکومیت این فدراسیون مدعی شد که به اطلاع میرساند هیچ رأیی درباره پرونده مارک ویلموتس، سرمربی سابق تیم ملی فوتبال از سوی فدراسیون جهانی به این فدراسیون واصل نشده است. البته این تکذیب در شرایطی رخ داده که نامه فیفا به فدراسیون فوتبال ایران در رسانهها منتشر شد و مشخص است که فیفا فدراسیون فوتبال ایران را محکوم کرده است. از طرفی با این شکست فوتبال ایران در آستانه ورشکستگی قرار گرفته است چون فدراسیون فوتبال باید رقمی معادل 165 میلیارد تومان را (با نرخ یورو به قیمت دیروز) به مربی بلژیکی پرداخت کند. تنها راه فدراسیون فوتبال برای دفاع از حکم سنگین هم، پناه به دادگاه CAS است. دادگاهی که البته فدراسیون برای اعتراض به حکم باید رقم سنگین دیگری را هم به آن پرداخت کند. درغیراین صورت باید این مبلغ را ظرف 30 روز پرداخت کند تا از ارسال پرونده به کمیته انضباطی فیفا برای فرار از محرومیتهای بعدی جلوگیری شود.
دراین شرایط عبدالکاظم طالقانی، عضو هیأت رئیسه فدراسیون فوتبال گفت:«باید در ابتدا به حکم صادره اعتراض کنیم. چیزی که ما از وکلا میشنیدیم مسأله دیگری بود اما حالا اتفاق دیگری رخ داده است. اگر مطالبات ویلموتس بموقع پرداخت میشد، او چطور میتوانست به فیفا شکایت کند؟ نیاز است به رأی اعتراض کنیم و نتیجه بگیریم حتی اگر لازم باشد با افراد حقوقی قویتر و اگر هم لازم است، همین نفرات از پرونده ایران دفاع کنند باید به آنها کمک کرد.»
ستاد ملی مقابله با کرونا
ضمن گرامیداشت عزاداری سید و سالار شهیدان(ع) در ماه محرم و صفر و با عنایت به شیوع گسترده کرونا در جامعه و ضرورت تلاش همهجانبه برای مقابله با این ویروس شوم بر اساس مصوبه ستاد ملی کرونا نکات ذیل به اطلاع عموم می رسد:
۱- براساس آخرین توصیه های سازمان بهداشت جهانی فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از ماسک، موثرین ترین راه برای پیشگیری از کرونا میباشد.
۲- هرگونه مراسم عزاداری در ماه محرم و صفر صرفا در اماکن و فضاهاي باز با رعایت فاصله گذاري(از هر طرف حداقل دو متر) و حداکثر به مدت دو ساعت برگزار میشود.
۳- هرگونه جابجایی هیأت و دسته روی، ممنوع است.
۴- برپایی هرنوع ایستگاههاي صلواتی، توزیع نذورات و چاي(موکبها،خیمهها، چادر و...) در تمامی استانها و شهرستانها ممنوع است.
۵- هرگونه پذیرائی در جریان برگزاري مراسم عزاداري ممنوع است.
۶- همچنین نذورات برابر نکات مندرج در دستورالعمل بهداشتی مرتبط، صرفاً درقالب مواد غذایی خشک و یا خام برای نیازمندان توزیع گردد.
۷- نذورات خاصی که امکان تغییر به دلیل مسائل شرعی را ندارد براساس دستورالعمل ابلاغی با نظر کارشناسان وزارت بهداشت طبخ، بسته بندی و با توزیع در سایر اماکن (بدون تشکیل صف و تجمع و تراکم جمعیت) صورت میگیرد.
۸- ضمن تاکید مجدد بر فاصله گذاری و استفاده از ماسک به صورت مستمر، درخواست میشود، افراد مسن و داراي بیماري زمینهاي از حضور در مراسمات خودداری نمایند.
۲- هرگونه مراسم عزاداری در ماه محرم و صفر صرفا در اماکن و فضاهاي باز با رعایت فاصله گذاري(از هر طرف حداقل دو متر) و حداکثر به مدت دو ساعت برگزار میشود.
۳- هرگونه جابجایی هیأت و دسته روی، ممنوع است.
۴- برپایی هرنوع ایستگاههاي صلواتی، توزیع نذورات و چاي(موکبها،خیمهها، چادر و...) در تمامی استانها و شهرستانها ممنوع است.
۵- هرگونه پذیرائی در جریان برگزاري مراسم عزاداري ممنوع است.
۶- همچنین نذورات برابر نکات مندرج در دستورالعمل بهداشتی مرتبط، صرفاً درقالب مواد غذایی خشک و یا خام برای نیازمندان توزیع گردد.
۷- نذورات خاصی که امکان تغییر به دلیل مسائل شرعی را ندارد براساس دستورالعمل ابلاغی با نظر کارشناسان وزارت بهداشت طبخ، بسته بندی و با توزیع در سایر اماکن (بدون تشکیل صف و تجمع و تراکم جمعیت) صورت میگیرد.
۸- ضمن تاکید مجدد بر فاصله گذاری و استفاده از ماسک به صورت مستمر، درخواست میشود، افراد مسن و داراي بیماري زمینهاي از حضور در مراسمات خودداری نمایند.
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را
می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
همکاری سازمان فنی و حرفهای با سازمان زندانها/ مددجو از ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ: یکی از اصلیترین و مهمترین کارها برای زندانیان پس از خروج از زندان کسب مهارتهای تخصصی، حرفه آموزی و ایجاد اشتغال و کسب رزق و روزی حلال برای خانواده است. تنها سازمانی که میتواند در این خصوص در دادن مدارک به این اشخاص یاری رساند، سازمان فنی و حرفهای میباشد. از مدیران محترم این سازمان خواهشمند است همکاری لازم را با سازمان زندانها مبذول فرمایند.
امکان برگرداندن قیمتها به حالت قبل از گرانی ناشی از تخلف وجود ندارد/ آقای سلیمان بلغار: سخنگوی محترم سازمان تعزیرات حکومتی ضمن تأیید تخلفات بعضی از تولیدکنندگان از جمله لبنیات، صراحتاً در یک گفت وگوی تلویزیونی اعلام کرد که امکان برگرداندن قیمتها به حالت اول پس از گرانی ناشی از تخلف وجود ندارد. ای کاش قانونی وضع میشد که این برگرداندن قیمتها امکانپذیر میشد تا تولیدکنندگان وظیفه شناس و باوجدان هم مجبور نمیشدند برخلاف میلشان قیمتها را همسان با نرخ تورم جامعه بالا ببرند.
جامانده از دریافت سهام عدالت هستم/ حمزه خوشدل از لنگرود: از دهک پایین جامعه هستم که موفق به ثبت نام سهام عدالت نشده ام، از مسئولین محترم خواهشمندم که ما جا مانده های سهام عدالت را به حق خود برسانید.
آلودگی هوا بخاطر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در حومه شهر/ یک شهروند تهرانی: تغییر کاربری اراضی کشاورزی در حومه تهران و شهرهای اطراف به منزله سلب راه تنفس از کلانشهر تهران است که مردم آن چند دهه قربانی آلودگی شدید هوا شدند. از قوه قضائیه به خاطر برخورد با این موضوع تقدیر و تشکر می کنیم و امیدواریم شوراهای اسلامی شهر و روستا مانع این اقدامات غیرقانونی شوند.
می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 021
پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
همکاری سازمان فنی و حرفهای با سازمان زندانها/ مددجو از ندامتگاه مرکزی تهران بزرگ: یکی از اصلیترین و مهمترین کارها برای زندانیان پس از خروج از زندان کسب مهارتهای تخصصی، حرفه آموزی و ایجاد اشتغال و کسب رزق و روزی حلال برای خانواده است. تنها سازمانی که میتواند در این خصوص در دادن مدارک به این اشخاص یاری رساند، سازمان فنی و حرفهای میباشد. از مدیران محترم این سازمان خواهشمند است همکاری لازم را با سازمان زندانها مبذول فرمایند.
امکان برگرداندن قیمتها به حالت قبل از گرانی ناشی از تخلف وجود ندارد/ آقای سلیمان بلغار: سخنگوی محترم سازمان تعزیرات حکومتی ضمن تأیید تخلفات بعضی از تولیدکنندگان از جمله لبنیات، صراحتاً در یک گفت وگوی تلویزیونی اعلام کرد که امکان برگرداندن قیمتها به حالت اول پس از گرانی ناشی از تخلف وجود ندارد. ای کاش قانونی وضع میشد که این برگرداندن قیمتها امکانپذیر میشد تا تولیدکنندگان وظیفه شناس و باوجدان هم مجبور نمیشدند برخلاف میلشان قیمتها را همسان با نرخ تورم جامعه بالا ببرند.
جامانده از دریافت سهام عدالت هستم/ حمزه خوشدل از لنگرود: از دهک پایین جامعه هستم که موفق به ثبت نام سهام عدالت نشده ام، از مسئولین محترم خواهشمندم که ما جا مانده های سهام عدالت را به حق خود برسانید.
آلودگی هوا بخاطر تغییر کاربری اراضی کشاورزی در حومه شهر/ یک شهروند تهرانی: تغییر کاربری اراضی کشاورزی در حومه تهران و شهرهای اطراف به منزله سلب راه تنفس از کلانشهر تهران است که مردم آن چند دهه قربانی آلودگی شدید هوا شدند. از قوه قضائیه به خاطر برخورد با این موضوع تقدیر و تشکر می کنیم و امیدواریم شوراهای اسلامی شهر و روستا مانع این اقدامات غیرقانونی شوند.
سیر تاریخی مفهوم «استقلال» از کودتای 28 مرداد تا انقلاب
رحمن قهرمانپور
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل استراتژیک
مفهوم استقلال در ســیاســـت خارجـــی و روابط بینالملل در چارچوب خاص خود معنا میشود. این مفهوم در دوره دکتر مصدق بسیار متأثر از فضای پس از سوم شهریور 1320 بود؛ یعنی در دوره حاکمیت رضا شاه که انگلیس، روسیه و امریکا در ایران نیرو پیاده کرده و به صورت مستقیم کشور را اشغال کرده بودند و شرایط به حدی وخیم بود که نخستوزیر وقت بعد از شهریور 1320 حتی نمیتوانست از سفرای این کشورها وقت ملاقات بگیرد. در چنین شرایطی که بخشی از مردم، ایران باستان را دوره باشکوهی میدانستند، با اشغال رسمی سه کشور و پیامدهای وخیم پس از آن روبهرو شده بودند تا جایی که حتی روایت شده است که در جریان برگزاری انتخابات مجلس در دوره پس از سوم شهریور 1320 نمایندگان با کامیونهای ارتش شوروی، امریکا یا انگلیس تبلیغات میکردند.
این وضعیت ایرانیان را دچار حس تحقیر ملی کرد. بخشی از واکنش به این حس به ملی شدن صنعت نفت و شکلگیری نوعی ناسیونالیسم دموکراتیک با پرچمداری دکتر مصدق منتهی شد و در نهایت به تعارض میان او با انگلیس و امریکا و کودتای 28 مرداد 32 انجامید.
مفهوم استقلال در 28 مرداد 1332 از چنین بستری بیرون میآید و اتفاقاً این کودتا کار را بدتر کرد و آن حس تحقیر ملی که از سال 1320 تا 1332 وجود داشت، بیشتر شد و حس بدبینی نسبت به نیروهای خارجی را در بخشی از نیروهای مخالف نظام سیاسی موجود تقویت کرد.
در سیر تاریخی این مفهوم، انقلاب 1357 رخ میدهد که گفتمان آن از ناسیونالیسم برنمیآید بلکه مبتنی بر یک نگاه فقهی و بر اساس قاعده نفی سبیل است. البته همچنان نیروهای ناسیونالیسم حضور دارند اما قدرت در دست روحانیت شیعی است که از نگاه فقهی خود استقلال را تعریف کرد و در شعارهای انقلاب اسلامی هم بروز یافت. قاعده نفی سبیل یعنی مسلمانان خودشان باید در امور خود تصمیم بگیرند و این اتفاق رخ میدهد. چنانکه شماری از دانشجویان سفارت امریکا را اشغال میکنند و بعدها به وضوح مشاهده میشود که حداقل نفوذ کشورهای خارجی هم از میان میرود؛ یعنی واقعاً یک نظام تصمیمگیری به معنای واقعی مستقل شکل میگیرد که رویکرد آن در جنگ با عراق دیده میشود و ایران در نهایت خودش تصمیم به صلح میگیرد نه تحت فشار کشورهای خارجی. اصل عدم مداخله کشورهای خارجی در قانون اساسی هم به صراحت مورد اشاره قرار گرفت و این سیاست در گفتمان حاکمیت و سیاست خارجی در مقابله با نظام سلطه تحت عناوین مختلف از جمله حمایت از محور مقاومت یا جنبشهای آزادیبخش متجلی شد.
بعد از پایان جنگ سرد در سیاست بینالملل به جای واژه استقلال، مفهوم وابستگی متقابل شکل گرفت یعنی اگر در گذشته استقلال برای کشورها اهمیت داشت و نشانه اعمال حاکمیت بود در دهه 90، بحث جهانی شدن و گشایش در عرصههای فرهنگی و ارتباطاتی مطرح میشود و مفهوم وابستگی متقابل جایگزین مفهوم استقلال و به یک ارزش تبدیل میشود که ذیل آن منطقهگرایی در اروپا، امریکای لاتین و امریکا و همه جای دنیا شکل میگیرد؛ اما بعد از یازده سپتامبر که امریکا بحث مبارزه با تروریسم را پیش میکشد دوباره نیروهای ناسیونالیسم در سیاست بینالملل سر بر میآورند. جریان راست افراطی یا ناسیونالیستهای راستگرا در اروپا رشد میکنند و در نهایت موفق میشوند یکی از بزرگترین و مؤثرترین پروژههای خود را که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست، رقم بزنند. بعد از 2010 جریان احیای مجدد ناسیونالیسم به راه میافتد که در امریکا به شکل انتخاب ترامپ، حضور اردوغان در ترکیه و در روسیه با حضور پوتین و... ظهور میکند بنابراین موجی از ناسیونالیسم جدید راه افتاده که نه در مقابل استعمار که در مقابل فرآیند جهانی شدن قد علم کرده است. از نظر این جریان یازده سپتامبر و بدتر شدن وضعیت اقتصادی اروپا در نتیجه بیتوجهی به مرزها و عدم جلوگیری از حضور مهاجران بود.
در ایران هم جریانهایی به مواجهه با سیاستهایی پرداختند که از منظر آنها استقلال کشور را خدشهدار کرده است. باید دید این منتقدان از چه گفتمانی صحبت میکنند. به عنوان مثال توافق راهبردی 25 ساله ایران و چین به عنوان یکی از کشورهای بزرگ حوزه شرق با انتقاداتی روبهرو شد. این در حالی است که اصولگرایان جریان سیاسی پیشروی رابطه با شرق بودند و اصلاحطلبان علاقه چندانی به این رویکرد نداشتند. در اینجا منتقدان توافق با چین دو گروه هستند؛ گروهی که ممکن است از زاویه قاعده نفی سبیل بگویند که این قرارداد موجب سلطه چین بر امور داخلی ایران میشود که شمار منتقدانی که از این دیدگاه سخن میگویند، کم است. عده دیگر سلطنتطلبانی هستند که خارج از ایران خود را داعیهدار ناسیونالیسم ایرانی میدانند. ادعای این گروهها در حالی مطرح میشود که بیشترین نفوذ در ایران زمانی بوده که اتفاقاً همین سلطنتطلبان فعلی قدرت را در دست داشتند. چنانکه شاهد بودیم انگلیسیها در آستانه ششم شهریور 1320 در گزارش معروفی که به رضا شاه دادند گفتند که چندصد نیروی جاسوسی سرویسهای اطلاعاتی آلمان در ایران به نام مهندس، پزشک و معلم فعالیت میکنند.
در مقطع کنونی سیاست گروه اپوزیسیون که در موضوع توافق چین یا توافق خزر علیه دستگاه دیپلماسی جوسازی میکنند، مبتنی بر فراموشی گذشته است. تندترین سلطنتطلبان هم میپذیرند 28 مرداد یک کودتا علیه مصدق بوده است و نقش سازمانهای اطلاعاتی انگلیس و امریکا در آن به اثبات رسیده است. بنابراین واضح است کسانی که امروز میگویند که خزر ایران فروخته شد، کسانی هستند که کودتای آشکار علیه مصدق را یک قیام مردمی اعلام میکنند. نسل جدید این منتقدان سلطنتطلب به دلیل عدم آشنایی با تاریخ ایران، تصویری فانتزی از نکات مثبت رژیمهای گذشته را بدون اشاره به اصل واقعیات ساختهاند و بر دوش مردمی که ممکن است تحت تأثیر تنگنای اقتصادی قرار گرفته باشند، موجسواری میکنند. این گروه اما باید به یک سؤال بزرگ جواب دهند که اگر شرایط گذشته به اندازهای خوب بوده است که آنها ادعا میکنند چرا مردم انقلاب کردند؟ نگاه آنها برآمده از یک نگاه دیکتاتوری است که میگوید مردم اشتباه کردند و ما شرایط را بهتر تشخیص میدهیم. بنابراین قاعده نفی سبیل همچنان بر سیاست خارجی ایران حاکم و هنوز هم ایران نسبت به نفوذ خارجی حساس است.
استاد دانشگاه و کارشناس مسائل استراتژیک
مفهوم استقلال در ســیاســـت خارجـــی و روابط بینالملل در چارچوب خاص خود معنا میشود. این مفهوم در دوره دکتر مصدق بسیار متأثر از فضای پس از سوم شهریور 1320 بود؛ یعنی در دوره حاکمیت رضا شاه که انگلیس، روسیه و امریکا در ایران نیرو پیاده کرده و به صورت مستقیم کشور را اشغال کرده بودند و شرایط به حدی وخیم بود که نخستوزیر وقت بعد از شهریور 1320 حتی نمیتوانست از سفرای این کشورها وقت ملاقات بگیرد. در چنین شرایطی که بخشی از مردم، ایران باستان را دوره باشکوهی میدانستند، با اشغال رسمی سه کشور و پیامدهای وخیم پس از آن روبهرو شده بودند تا جایی که حتی روایت شده است که در جریان برگزاری انتخابات مجلس در دوره پس از سوم شهریور 1320 نمایندگان با کامیونهای ارتش شوروی، امریکا یا انگلیس تبلیغات میکردند.
این وضعیت ایرانیان را دچار حس تحقیر ملی کرد. بخشی از واکنش به این حس به ملی شدن صنعت نفت و شکلگیری نوعی ناسیونالیسم دموکراتیک با پرچمداری دکتر مصدق منتهی شد و در نهایت به تعارض میان او با انگلیس و امریکا و کودتای 28 مرداد 32 انجامید.
مفهوم استقلال در 28 مرداد 1332 از چنین بستری بیرون میآید و اتفاقاً این کودتا کار را بدتر کرد و آن حس تحقیر ملی که از سال 1320 تا 1332 وجود داشت، بیشتر شد و حس بدبینی نسبت به نیروهای خارجی را در بخشی از نیروهای مخالف نظام سیاسی موجود تقویت کرد.
در سیر تاریخی این مفهوم، انقلاب 1357 رخ میدهد که گفتمان آن از ناسیونالیسم برنمیآید بلکه مبتنی بر یک نگاه فقهی و بر اساس قاعده نفی سبیل است. البته همچنان نیروهای ناسیونالیسم حضور دارند اما قدرت در دست روحانیت شیعی است که از نگاه فقهی خود استقلال را تعریف کرد و در شعارهای انقلاب اسلامی هم بروز یافت. قاعده نفی سبیل یعنی مسلمانان خودشان باید در امور خود تصمیم بگیرند و این اتفاق رخ میدهد. چنانکه شماری از دانشجویان سفارت امریکا را اشغال میکنند و بعدها به وضوح مشاهده میشود که حداقل نفوذ کشورهای خارجی هم از میان میرود؛ یعنی واقعاً یک نظام تصمیمگیری به معنای واقعی مستقل شکل میگیرد که رویکرد آن در جنگ با عراق دیده میشود و ایران در نهایت خودش تصمیم به صلح میگیرد نه تحت فشار کشورهای خارجی. اصل عدم مداخله کشورهای خارجی در قانون اساسی هم به صراحت مورد اشاره قرار گرفت و این سیاست در گفتمان حاکمیت و سیاست خارجی در مقابله با نظام سلطه تحت عناوین مختلف از جمله حمایت از محور مقاومت یا جنبشهای آزادیبخش متجلی شد.
بعد از پایان جنگ سرد در سیاست بینالملل به جای واژه استقلال، مفهوم وابستگی متقابل شکل گرفت یعنی اگر در گذشته استقلال برای کشورها اهمیت داشت و نشانه اعمال حاکمیت بود در دهه 90، بحث جهانی شدن و گشایش در عرصههای فرهنگی و ارتباطاتی مطرح میشود و مفهوم وابستگی متقابل جایگزین مفهوم استقلال و به یک ارزش تبدیل میشود که ذیل آن منطقهگرایی در اروپا، امریکای لاتین و امریکا و همه جای دنیا شکل میگیرد؛ اما بعد از یازده سپتامبر که امریکا بحث مبارزه با تروریسم را پیش میکشد دوباره نیروهای ناسیونالیسم در سیاست بینالملل سر بر میآورند. جریان راست افراطی یا ناسیونالیستهای راستگرا در اروپا رشد میکنند و در نهایت موفق میشوند یکی از بزرگترین و مؤثرترین پروژههای خود را که خروج بریتانیا از اتحادیه اروپاست، رقم بزنند. بعد از 2010 جریان احیای مجدد ناسیونالیسم به راه میافتد که در امریکا به شکل انتخاب ترامپ، حضور اردوغان در ترکیه و در روسیه با حضور پوتین و... ظهور میکند بنابراین موجی از ناسیونالیسم جدید راه افتاده که نه در مقابل استعمار که در مقابل فرآیند جهانی شدن قد علم کرده است. از نظر این جریان یازده سپتامبر و بدتر شدن وضعیت اقتصادی اروپا در نتیجه بیتوجهی به مرزها و عدم جلوگیری از حضور مهاجران بود.
در ایران هم جریانهایی به مواجهه با سیاستهایی پرداختند که از منظر آنها استقلال کشور را خدشهدار کرده است. باید دید این منتقدان از چه گفتمانی صحبت میکنند. به عنوان مثال توافق راهبردی 25 ساله ایران و چین به عنوان یکی از کشورهای بزرگ حوزه شرق با انتقاداتی روبهرو شد. این در حالی است که اصولگرایان جریان سیاسی پیشروی رابطه با شرق بودند و اصلاحطلبان علاقه چندانی به این رویکرد نداشتند. در اینجا منتقدان توافق با چین دو گروه هستند؛ گروهی که ممکن است از زاویه قاعده نفی سبیل بگویند که این قرارداد موجب سلطه چین بر امور داخلی ایران میشود که شمار منتقدانی که از این دیدگاه سخن میگویند، کم است. عده دیگر سلطنتطلبانی هستند که خارج از ایران خود را داعیهدار ناسیونالیسم ایرانی میدانند. ادعای این گروهها در حالی مطرح میشود که بیشترین نفوذ در ایران زمانی بوده که اتفاقاً همین سلطنتطلبان فعلی قدرت را در دست داشتند. چنانکه شاهد بودیم انگلیسیها در آستانه ششم شهریور 1320 در گزارش معروفی که به رضا شاه دادند گفتند که چندصد نیروی جاسوسی سرویسهای اطلاعاتی آلمان در ایران به نام مهندس، پزشک و معلم فعالیت میکنند.
در مقطع کنونی سیاست گروه اپوزیسیون که در موضوع توافق چین یا توافق خزر علیه دستگاه دیپلماسی جوسازی میکنند، مبتنی بر فراموشی گذشته است. تندترین سلطنتطلبان هم میپذیرند 28 مرداد یک کودتا علیه مصدق بوده است و نقش سازمانهای اطلاعاتی انگلیس و امریکا در آن به اثبات رسیده است. بنابراین واضح است کسانی که امروز میگویند که خزر ایران فروخته شد، کسانی هستند که کودتای آشکار علیه مصدق را یک قیام مردمی اعلام میکنند. نسل جدید این منتقدان سلطنتطلب به دلیل عدم آشنایی با تاریخ ایران، تصویری فانتزی از نکات مثبت رژیمهای گذشته را بدون اشاره به اصل واقعیات ساختهاند و بر دوش مردمی که ممکن است تحت تأثیر تنگنای اقتصادی قرار گرفته باشند، موجسواری میکنند. این گروه اما باید به یک سؤال بزرگ جواب دهند که اگر شرایط گذشته به اندازهای خوب بوده است که آنها ادعا میکنند چرا مردم انقلاب کردند؟ نگاه آنها برآمده از یک نگاه دیکتاتوری است که میگوید مردم اشتباه کردند و ما شرایط را بهتر تشخیص میدهیم. بنابراین قاعده نفی سبیل همچنان بر سیاست خارجی ایران حاکم و هنوز هم ایران نسبت به نفوذ خارجی حساس است.
توسعه اقتصادی در گرو بازارهای آینده محور
سیدمهدی حسینی
کارشناس ارشد انرژی
کشور در شرایط تحریمی سختی قرار دارد. در این موقعیت یکی از منابع اصلی درآمد کشور نفت است که فروش آن با مشکل روبهرو شده است. ایران اکنون به فروش نفت نیاز دارد اما قاعدتاً به آن میزانی که نیاز داریم فروش نمیرود. بخشی از نفت در صادرات غیرنفتی مثل پتروشیمی، فرآوردههای نفتی و صنایع معدنی مثل فولاد و آلومینیوم مصرف شده و از این راه هم مقداری درآمد عاید کشور میشود اما همچنان دچار کمبود هستیم. در بخش تأمین مالی تصمیماتی که منجر به ایجاد اشتغال و رونق میشوند باید در دستور کار قرار بگیرد. باید طرحهایی را ایجاد کنیم که به کار پیمانکاران و سازندگان کمک شود و کارگران به سر کار برگردند و اشتغال و رونق نسبی ایجاد شود. در این شرایط طبیعتاً تأمین مالی طرحها و پروژهها یکی از مسائل اساسی است که بخشهای زیادی از آن نیز بخشهای دولتی است مثل پالایشگاهها، طرحهای بالادستی نفت و پروژههایی شبیه اینها که باید تأمین مالی شوند و کار خود را پیش ببرند. اما مشکلی که وجود دارد در زمینه نفت خیلی معمول است که بر مبنای درآمدهای آتی سرمایهگذاری اتفاق بیفتد. اصولاً درآمدهای آتی که ایجاد میشود به تکمیل طرح و تولید و فروش موکول میشود. اینها به معنی این است که شما از درآمدهای آتی خود استفاده میکنید. در بورسهای بینالمللی هم شاهد این هستیم که معاملات آتی و پیش فروش، معاملات کاملاً معمول و متداول است بهطوری که مثلاً معاملات کاغذی و آتی نفت در بورسهای دنیا چندین برابر کل تولید نفتی دنیا است و حجم بالایی دارد. وقتی که این کار در بورسهای بینالمللی چاپ نمیشود طبیعتاً یک نقش اقتصادی است که جمعآوری سرمایهها و سرمایهگذاری، تولید و مولد را در پی دارد و ایجاد رونق اقتصادی میکند. طبیعتاً در شرایط اقتصادی میتوانیم این کار را انجام دهیم ضمن اینکه اگر دولت مجری این طرح باشد به عنوان کارگزار در بورس حاضر میشود. بورس ایران شروع میکند به تمرین مسیری که بورسهای دنیا پیمودهاند و وارد بازارهای نفتی و بازارهای آینده میشود و خود این نقش میتواند منجر به توسعه اقتصادی شود. اما نگرانیهایی هم ممکن است وجود داشته باشد. یکی اینکه تحریمهای ما خیلی بیشتر از آنچه که فکرش را بکنیم طول بکشد که ارزیابی من این نیست. با توجه به تحولات و انتخاباتی که قرار است در امریکا اتفاق بیفتد و این تحولات درازمدت نیست و ما یک دوره ۲ و ۳ ساله را برای طرحها در نظر بگیریم و تأمین مالی کنیم.
میتوانیم از درآمدهای آتی نفت استفاده کنیم و اوراق بهادار را برای فروش داخلی بگذاریم و در بازار فروش قرار دهیم. نگرانی دومی که ممکن است وجود داشته باشد این است که بودجهای که میگیریم در چه مسیری مصرف میشود؟ آنچه مسلم است نباید صرف هزینههای جاری شود. باید فرمولی طراحی شود که درآمد در بخشهای مولد و طرحهای تولیدی هزینه شود. طرحهایی که زودبازده هستند، طرحهایی که اولویت دارند مانند طرحهای پالایشگاهها که به نظر میرسد برای کشور درآمدزاست و کشور را به تولید و درآمد میرسانند. اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم طبیعتاً در بخش گاز با مشکل مواجه میشویم. این نگرانی باید رفع شود و طرحهایی که دولت ارائه میدهد باید به گونهای اجرا شود که از نگرانیها بکاهد و علاوه بر آن اطمینان حاصل شود که میتوانیم به درآمد تضمینی برسیم، برای بازپرداخت هزینهها و تعهداتی که در قبال خریداران این اوراق داریم. همچنین ممکن است این نگرانی وجود داشته باشد که برخی طرحها را گاهی اوقات بد اجرا میکنیم، بنابراین اجرای طرح خیلی مهم است که با دقت، نظارت و حوصله، با همفکری و همدلی با موفقیت تام و در همان چارچوبهای حقوق قانونی که وجود دارد، صورت بگیرد و انجام شود. توصیه میشود که پروژههای بالادستی نفت و پالایشگاهها و جمعآوری گازهای سوزان که امروز در حال سوخت و از بین رفتن و ایجاد آلودگی هواست، میتواند به طرحهای سوخت تراکم و طرحهایی مثل نیروگاه کوچک و منطقهای تبدیل شود و برای این اولویت وضعیتی مشخص تعریف کنیم، طرحهایی که زودبازده هستند جزو اولویتها قرار بگیرند و از شرکتهایی که تولیدی هستند حمایت مالی کنیم.
از سوی دیگر باید اعتماد مردم را که به خاطر عملکرد نادرست برخی مسئولان که در سالهای گذشته سست شده، با ضمانت نفت تقویت کنیم. باید کف قیمت تضمین شود مثلاً اگر قیمت یک بشکه نفت ۸۰۰ هزار تومان باشد و فردی آن را بخرد باید به فرد گفته شود که این ۸۰۰ هزار تومان را برای همیشه دارد چه قیمت بالا رود و یا پایین بیاید. این موضوع اطمینان ایجاد میکند. همچنین باید سود حاصل از افزایش قیمت پرداخت شود. درواقع مدل پرداخت سود باید طوری باشد که مردم را به سرمایهگذاری تشویق کند. همچنین پروژهها باید فرصت تنفس داشته باشند که تولید درآمد کنند و اگر فردی بخواهد بعد از یک سال سرمایه خود را پس بگیرد ۶۰ درصد و اگر بعد از دو سال سرمایهاش را بخواهد ۸۰ درصد و بعد از سه سال میتواند پول خود را کامل پس بگیرد یعنی برای سود هم مشوق بگذاریم. البته که هماکنون در بازار نفت حداقل قیمتها جاری است اما پیشبینی میشود با شروع فصل زمستان قیمتها افزایش یابد و با فروکش کردن کرونا و رشد اقتصادی که تا حدودی به دنیا برمیگردد، تقاضا بالا میرود پس طبیعتاً قیمتها هم افزایش مییابد. بنابراین دیدگاهها و چشماندازی که از نفت وجود دارد نشان میدهد که قیمتها روبه افزایش خواهد بود کما اینکه در گذشته ما برای قیمت هر بشکه نفت از ۱۶ دلار به ۴۰ دلار رسیدیم و این رقم میتواند به قیمتهای بالاتر برسد خصوصاً اینکه قدرتهای نفتی دنیا مثل امریکا به قیمتهای بالای ۶۰ دلار احتیاج دارند و میخواهند قیمتها به این میزان برسد چون اگر به آن سمت نرود صنعت نفت شان آسیب میبیند. بنابراین میشود پیشبینی کرد که قیمتها بالا میرود و این را باید به مردم هم گفت تا سرمایههای خود را بیاورند و این حجم عظیم نقدینگی که در زمینههای مختلف وجود دارد جمعآوری و در بخشهای مولد سرمایهگذاری شود.
کارشناس ارشد انرژی
کشور در شرایط تحریمی سختی قرار دارد. در این موقعیت یکی از منابع اصلی درآمد کشور نفت است که فروش آن با مشکل روبهرو شده است. ایران اکنون به فروش نفت نیاز دارد اما قاعدتاً به آن میزانی که نیاز داریم فروش نمیرود. بخشی از نفت در صادرات غیرنفتی مثل پتروشیمی، فرآوردههای نفتی و صنایع معدنی مثل فولاد و آلومینیوم مصرف شده و از این راه هم مقداری درآمد عاید کشور میشود اما همچنان دچار کمبود هستیم. در بخش تأمین مالی تصمیماتی که منجر به ایجاد اشتغال و رونق میشوند باید در دستور کار قرار بگیرد. باید طرحهایی را ایجاد کنیم که به کار پیمانکاران و سازندگان کمک شود و کارگران به سر کار برگردند و اشتغال و رونق نسبی ایجاد شود. در این شرایط طبیعتاً تأمین مالی طرحها و پروژهها یکی از مسائل اساسی است که بخشهای زیادی از آن نیز بخشهای دولتی است مثل پالایشگاهها، طرحهای بالادستی نفت و پروژههایی شبیه اینها که باید تأمین مالی شوند و کار خود را پیش ببرند. اما مشکلی که وجود دارد در زمینه نفت خیلی معمول است که بر مبنای درآمدهای آتی سرمایهگذاری اتفاق بیفتد. اصولاً درآمدهای آتی که ایجاد میشود به تکمیل طرح و تولید و فروش موکول میشود. اینها به معنی این است که شما از درآمدهای آتی خود استفاده میکنید. در بورسهای بینالمللی هم شاهد این هستیم که معاملات آتی و پیش فروش، معاملات کاملاً معمول و متداول است بهطوری که مثلاً معاملات کاغذی و آتی نفت در بورسهای دنیا چندین برابر کل تولید نفتی دنیا است و حجم بالایی دارد. وقتی که این کار در بورسهای بینالمللی چاپ نمیشود طبیعتاً یک نقش اقتصادی است که جمعآوری سرمایهها و سرمایهگذاری، تولید و مولد را در پی دارد و ایجاد رونق اقتصادی میکند. طبیعتاً در شرایط اقتصادی میتوانیم این کار را انجام دهیم ضمن اینکه اگر دولت مجری این طرح باشد به عنوان کارگزار در بورس حاضر میشود. بورس ایران شروع میکند به تمرین مسیری که بورسهای دنیا پیمودهاند و وارد بازارهای نفتی و بازارهای آینده میشود و خود این نقش میتواند منجر به توسعه اقتصادی شود. اما نگرانیهایی هم ممکن است وجود داشته باشد. یکی اینکه تحریمهای ما خیلی بیشتر از آنچه که فکرش را بکنیم طول بکشد که ارزیابی من این نیست. با توجه به تحولات و انتخاباتی که قرار است در امریکا اتفاق بیفتد و این تحولات درازمدت نیست و ما یک دوره ۲ و ۳ ساله را برای طرحها در نظر بگیریم و تأمین مالی کنیم.
میتوانیم از درآمدهای آتی نفت استفاده کنیم و اوراق بهادار را برای فروش داخلی بگذاریم و در بازار فروش قرار دهیم. نگرانی دومی که ممکن است وجود داشته باشد این است که بودجهای که میگیریم در چه مسیری مصرف میشود؟ آنچه مسلم است نباید صرف هزینههای جاری شود. باید فرمولی طراحی شود که درآمد در بخشهای مولد و طرحهای تولیدی هزینه شود. طرحهایی که زودبازده هستند، طرحهایی که اولویت دارند مانند طرحهای پالایشگاهها که به نظر میرسد برای کشور درآمدزاست و کشور را به تولید و درآمد میرسانند. اگر نتوانیم این کار را انجام دهیم طبیعتاً در بخش گاز با مشکل مواجه میشویم. این نگرانی باید رفع شود و طرحهایی که دولت ارائه میدهد باید به گونهای اجرا شود که از نگرانیها بکاهد و علاوه بر آن اطمینان حاصل شود که میتوانیم به درآمد تضمینی برسیم، برای بازپرداخت هزینهها و تعهداتی که در قبال خریداران این اوراق داریم. همچنین ممکن است این نگرانی وجود داشته باشد که برخی طرحها را گاهی اوقات بد اجرا میکنیم، بنابراین اجرای طرح خیلی مهم است که با دقت، نظارت و حوصله، با همفکری و همدلی با موفقیت تام و در همان چارچوبهای حقوق قانونی که وجود دارد، صورت بگیرد و انجام شود. توصیه میشود که پروژههای بالادستی نفت و پالایشگاهها و جمعآوری گازهای سوزان که امروز در حال سوخت و از بین رفتن و ایجاد آلودگی هواست، میتواند به طرحهای سوخت تراکم و طرحهایی مثل نیروگاه کوچک و منطقهای تبدیل شود و برای این اولویت وضعیتی مشخص تعریف کنیم، طرحهایی که زودبازده هستند جزو اولویتها قرار بگیرند و از شرکتهایی که تولیدی هستند حمایت مالی کنیم.
از سوی دیگر باید اعتماد مردم را که به خاطر عملکرد نادرست برخی مسئولان که در سالهای گذشته سست شده، با ضمانت نفت تقویت کنیم. باید کف قیمت تضمین شود مثلاً اگر قیمت یک بشکه نفت ۸۰۰ هزار تومان باشد و فردی آن را بخرد باید به فرد گفته شود که این ۸۰۰ هزار تومان را برای همیشه دارد چه قیمت بالا رود و یا پایین بیاید. این موضوع اطمینان ایجاد میکند. همچنین باید سود حاصل از افزایش قیمت پرداخت شود. درواقع مدل پرداخت سود باید طوری باشد که مردم را به سرمایهگذاری تشویق کند. همچنین پروژهها باید فرصت تنفس داشته باشند که تولید درآمد کنند و اگر فردی بخواهد بعد از یک سال سرمایه خود را پس بگیرد ۶۰ درصد و اگر بعد از دو سال سرمایهاش را بخواهد ۸۰ درصد و بعد از سه سال میتواند پول خود را کامل پس بگیرد یعنی برای سود هم مشوق بگذاریم. البته که هماکنون در بازار نفت حداقل قیمتها جاری است اما پیشبینی میشود با شروع فصل زمستان قیمتها افزایش یابد و با فروکش کردن کرونا و رشد اقتصادی که تا حدودی به دنیا برمیگردد، تقاضا بالا میرود پس طبیعتاً قیمتها هم افزایش مییابد. بنابراین دیدگاهها و چشماندازی که از نفت وجود دارد نشان میدهد که قیمتها روبه افزایش خواهد بود کما اینکه در گذشته ما برای قیمت هر بشکه نفت از ۱۶ دلار به ۴۰ دلار رسیدیم و این رقم میتواند به قیمتهای بالاتر برسد خصوصاً اینکه قدرتهای نفتی دنیا مثل امریکا به قیمتهای بالای ۶۰ دلار احتیاج دارند و میخواهند قیمتها به این میزان برسد چون اگر به آن سمت نرود صنعت نفت شان آسیب میبیند. بنابراین میشود پیشبینی کرد که قیمتها بالا میرود و این را باید به مردم هم گفت تا سرمایههای خود را بیاورند و این حجم عظیم نقدینگی که در زمینههای مختلف وجود دارد جمعآوری و در بخشهای مولد سرمایهگذاری شود.
سرمایه سیاسی کشور را تخریب نکنید
اتــــــفاقـــی کـــه در رد قطعنامه پیشنهادی ایالات متحـــده علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل رخ داد در نوع خود بیسابقه و منحصر به فرد بود. قطعنامه آنان پس از انجام اصلاحات گوناگون برای جلب نظر اعضا، در نهایت با دو رأی که یکی از آنها پیشنهاددهنده یعنی ایالات متحده و دیگری جزیره دومینیکن در جنوب ایالت فلوریدای امریکا بود و 11 کشور دیگر به آن رأی ندادند (ممتنع بودند) و چین و روسیه نیز رأی مخالف دادند. این اتفاق نشاندهنده انزوای کامل ترامپ در سیاست جهانی است. روشن است که این انزوا نتیجه خروج او از برجام است. نه تنها منزوی هستند بلکه به لحاظ حقوقی نیز رفتار عجیبی از خود نشان میدهد. اینکه کشوری از یک توافق خارج شده، حالا میخواهد از منافع حضور در آن نیز بهرهمند شود!! این رفتار به تعبیری زیر پای روابط صلحآمیز بینالملل و نیز سازمان ملل را خالی میکند. تا اینجای کار اتفاق چندان غیرمنتظرهای نبود، آنچه موجب تعجب شد، توجیهات عجیب و غریب مخالفان دولت در داخل کشور بود که معتقدند این شکست سخت ترامپ ربطی به برجام ندارد و آن را محصول عوامل دیگری معرفی میکنند.
آنان که به قول آقای ظریف تا حالا چندین بار برای برجام مراسم تشییع جنازه برگزار کرده بودند نمیتوانستند بپذیرند که برجام چنین نقشی در انزوای امریکا داشته است. آنان میکوشند که زبان و منطق دیپلماتیک این دولت را ناکارآمد جلوه دهند. همان کوششی که مخالفان این کشور در ورای مرزهای ایران پیشه کردهاند. آنان توجه ندارند که قطعنامههای زمان دولت مورد حمایت آنان علیه ایران به طور معمول با اتفاق 15 رأی تصویب میشد. 15 رأیی که در حقیقت همگی به سبد سرمایه سیاسی ایالات متحده واریز میشد. اکنون کار به جایی رسیده که فقط دومینیکن باید از ایالات متحده حمایت کند. این نحوه توصیف و تحلیل مخالفان دولت در داخل کشور، مردم را به این نتیجه میرساند که گویی آنان دوست داشتند که این قطعنامه با اکثریت آرا تصویب شود. برخی از آنان دوست داشتند که قطعنامه رأی بیاورد ولی با وتوی روسیه یا چین رد شود، تا این کار را دستاورد سیاستهای خود معرفی کنند، ولی هیچگاه دوست نداشتند که قطعنامه، ضعیفترین رأی تاریخ شورای امنیت سازمان ملل را به خود اختصاص دهد، و حتی نیازی به وتوی مؤثر روسیه و چین نباشد. به همین علت است که آنان در مخالفت با منافع کشور و خواست مردم تا آنجا پیش میروند که صریحاً اعلام میکنند اگر بایدن به جای ترامپ بیاید، شورای امنیت دوباره علیه ایران وحدت پیدا میکند و لذا انتخاب شدن ترامپ را ترجیح میدهند. در حالی که نمیدانند توافق برجام و لغو همه تحریمهای سازمان ملل در حضور دمکراتها رخ داد. قرار نیست که با جهان سرشاخ شویم که از وحدت آنان علیه خودمان بترسیم. در واقع اگر این ادبیات و منطق دیپلماتیک نبود، حتی همین ترامپ هم میتوانست جهان و شورای امنیت را علیه ایران متحد کرده و در پشت خود قرار دهد. آنچه او را سرشکسته کرده است، مواضع سنجیده و دقیق و دیپلماتیک ایران است.
کسانی که با حقوق و مقررات بینالمللی آشنا هستند میدانند که تاکنون هیچ کشوری از تحریمهای شورای امنیت مشابه آنچه در دولت اصولگرا علیه ایران وضع شد نتوانسته سالم عبور کند، ولی ایران توانست این تحریمها را لغو و شرایط را عادی کند، و اکنون قدرتمندترین کشور جهان را در مواجهه با این حقیقت در موضع انفعال و انزوا قرار داده است. ای کاش قدر داشتههای خود را میدانستیم و این حد بیپروا مشغول تخریب سرمایههای سیاسی خودمان نمیشدیم.
آنان که به قول آقای ظریف تا حالا چندین بار برای برجام مراسم تشییع جنازه برگزار کرده بودند نمیتوانستند بپذیرند که برجام چنین نقشی در انزوای امریکا داشته است. آنان میکوشند که زبان و منطق دیپلماتیک این دولت را ناکارآمد جلوه دهند. همان کوششی که مخالفان این کشور در ورای مرزهای ایران پیشه کردهاند. آنان توجه ندارند که قطعنامههای زمان دولت مورد حمایت آنان علیه ایران به طور معمول با اتفاق 15 رأی تصویب میشد. 15 رأیی که در حقیقت همگی به سبد سرمایه سیاسی ایالات متحده واریز میشد. اکنون کار به جایی رسیده که فقط دومینیکن باید از ایالات متحده حمایت کند. این نحوه توصیف و تحلیل مخالفان دولت در داخل کشور، مردم را به این نتیجه میرساند که گویی آنان دوست داشتند که این قطعنامه با اکثریت آرا تصویب شود. برخی از آنان دوست داشتند که قطعنامه رأی بیاورد ولی با وتوی روسیه یا چین رد شود، تا این کار را دستاورد سیاستهای خود معرفی کنند، ولی هیچگاه دوست نداشتند که قطعنامه، ضعیفترین رأی تاریخ شورای امنیت سازمان ملل را به خود اختصاص دهد، و حتی نیازی به وتوی مؤثر روسیه و چین نباشد. به همین علت است که آنان در مخالفت با منافع کشور و خواست مردم تا آنجا پیش میروند که صریحاً اعلام میکنند اگر بایدن به جای ترامپ بیاید، شورای امنیت دوباره علیه ایران وحدت پیدا میکند و لذا انتخاب شدن ترامپ را ترجیح میدهند. در حالی که نمیدانند توافق برجام و لغو همه تحریمهای سازمان ملل در حضور دمکراتها رخ داد. قرار نیست که با جهان سرشاخ شویم که از وحدت آنان علیه خودمان بترسیم. در واقع اگر این ادبیات و منطق دیپلماتیک نبود، حتی همین ترامپ هم میتوانست جهان و شورای امنیت را علیه ایران متحد کرده و در پشت خود قرار دهد. آنچه او را سرشکسته کرده است، مواضع سنجیده و دقیق و دیپلماتیک ایران است.
کسانی که با حقوق و مقررات بینالمللی آشنا هستند میدانند که تاکنون هیچ کشوری از تحریمهای شورای امنیت مشابه آنچه در دولت اصولگرا علیه ایران وضع شد نتوانسته سالم عبور کند، ولی ایران توانست این تحریمها را لغو و شرایط را عادی کند، و اکنون قدرتمندترین کشور جهان را در مواجهه با این حقیقت در موضع انفعال و انزوا قرار داده است. ای کاش قدر داشتههای خود را میدانستیم و این حد بیپروا مشغول تخریب سرمایههای سیاسی خودمان نمیشدیم.
روحانی در جمع مدیران صداوسیما:
برای نقد کردن از این دولت نقدتر نداریم
■به مردم بگویند که دولت در چه شرایطی قرار دارد و بگویند که در این شرایط چه کارهایی از سوی دولت انجام شده است
■دشمنان به دنبال شیوع بیماری کرونا به دنبال به تعطیلی کشاندن کشور بودند
■صدا و سیما باید ملجاء باشد و سخن حق از آنجا شنیده شود
■محرم امسال صدا و سیما باید عزای حسینی را به داخل خانه های مردم ببرد
رئیس جمهوری از مدیران ارشد صداوسیما خواست که نقد دولت را تعطیل نکنند اما همزمان با بیان نقدها، خدمات آن را هم بازگو کنند.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی عصر دیروز در نشست مدیران ارشد رسانه ملی با طرح این سؤال که اگر شرایطی که دشمن میخواست به ما تحمیل کند، انجام میشد چه وضعی پیش میآمد؟ اظهار کرد: در همان کشورهای اروپایی مواد غذایی و بهداشتی در ابتدای شیوع کرونا اگر ساعت ده صبح به بعد دنبالش میگشتی دیگر معلوم نبود چیزی پیدا کنی یا نه، اما در کشور ما چنین نشد و الان هم چنین نمیشود.وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به در پیشرو بودن هفته دولت گفت: رسانه ملی باید دولت را نقد کند و این حق رسانههاست، اما نقد نمک طعام است اگر دائم به طعام اضافهاش کنیم دیگر آن غذا را نمیشود خورد. اینکه شما مدام نه بیاورید، دیگر کار پیش نمیرود. روحانی ادامه داد: نقد کردن باید مثل قول سدید باشد و صداوسیما باید در رأس رسانهها چنین عمل کند. یعنی با قول سدید موجب اصلاح کشور و جلوگیری از خطاهای ما باشد. واقعیت را و شرایط دولت را باید مردم بدانند و بدانند ما با چه شرایطی کشور را تحویل گرفتیم و در چه شرایطی هستیم. رئیس جمهوری تأکید کرد: من وقتی اوایل کرونا گفتم ما باید خود را با آن سازگار کنیم و زندگی را ادامه دهیم، برخی به من گفتند چرا این حرف را زدی؟ چند هفتهای بعد درست میشود اما میدانیم که چنین نیست و حتی تا پایان امسال و یا سال بعد ممکن است ادامه یابد و اصلاً واکسنی اگر پیدا شود در چه زمانی در دسترس است و اگر هم باشد چقدر ماندگاری دارد و تأثیر میگذارد. وی یادآور شد: ما در شرایط تحریمی هستیم که در تاریخ کشور سابقه نداشته است. من نمیخواهم بگویم که تحریم همهچیز را درگیر کرده، نه مشکلات دیگر هم وجود دارد ولی تحریم خیلی تأثیرگذار است. گفتوگوهای من با سران کشورهای اروپایی هست که در آن میپرسیدند با وجود این تحریم و شیوع کرونا چطور کشور را اداره میکنید؟
روحانی ادامه داد: از اواخر سال ۹۴ تا آخر سال ۹۶ که تنفسی پیش آمد و تحریمها کاسته شد فضا تغییر پیدا کرد ولی باز از آن روز تا الان در سختترین تحریمها قرار گرفتیم و حالا در مورد آینده هم وضعیت هنوز قابل پیشبینی نیست. رئیس جمهوری گفت: من از رسانه ملی میخواهم به مردم بگویند که دولت در چه شرایطی قرار دارد و بگویند که در این شرایط چه کارهایی از سوی دولت انجام شده است. خدمات دولت را هم بگویند. وضعیت ما را هم بگویند. واقعیت را به مردم بگوییم، هم مثبتش را بگوییم هم اگر جایی اشکالی است به مردم بگوییم.
وی تأکید کرد: یکی از آثار کرونا که شر زیادی برای ما داشت اما این بود که خیری هم داشت و صداوسیما و دولت را مقداری به هم نزدیک کرد. این نزدیکی میتواند به ما کمک کند. معنای این رفاقت و نزدیکی این نیست که صداوسیما دولت را نقد نکند نه! اصلاً برای نقدکردن از این دولت نقدتر نداریم!
رئیس جمهوری خطاب به مدیران ارشد صداوسیما تصریح کرد: شما از دولت نقد نکنید از چه کسی میخواهید نقد کنید؟ جز دولت چه کسی را اصلاً میتوان نقد کرد؟ سخت است از قوای دیگر یا مثلاً نیروهای مسلح که باید به خاطر جایگاهشان، ابهتشان حفظ شود، نقد کنید. روحانی افزود: پس من هیچ انتظاری ندارم که صداوسیما دولت را نقد نکند یا کسی در آن از وزرا نقد نکند اما بگوییم که شرایط دولت چگونه است و خدمات دولت را هم بگویید. شما باید نقد کنید که کارتان پیش برود وگرنه بدون نقد که نمیشود.
وی یادآور شد: آرامش، امید و نشاط برای مردم بسیار مهم است. معنی اصلی امنیت همان آرامش است. اگر مردم آرامش داشتند آنوقت امنیت معنا پیدا میکند وگرنه این امنیت نظامی و انتظامی هم که میگوییم همه برای همان آرامش داشتن مردم است. رئیس جمهوری خطاب به مدیران صداوسیما تصریح کرد: تمام دولت از آخر بهمن که کرونا آمد هیچ روزی برای ما نبود که تعطیل باشیم. همان سیزدهم فروردین که شاهکار مردم رخ داد در همکاری برای حفظ سلامت، ما در همان روز جلسه دولت داشتیم آن هم برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی. پس نه شما از آن روز تعطیل بودید و نه ما تعطیلی داشتیم. روحانی تأکید کرد: اینکه ما در این دو سال و چندماه مقابل تحریم بینظیر امریکا بایستیم این خودش پیروزی است. نگذاشتیم آموزش و بهداشت و درمان و داروی مردم قطع شود، این پیروزی است. اینکه نگذاشتیم در فروشگاههای ما صف درست شود این پیروزی است.
وی افزود: همین وضعیت روستاها را الان خود صداوسیما وضعیت را با هفت سال پیش مقایسه کند. از نظر راهکشی و ایجاد اتصال راهآهن میان استانها بررسی کنید. گازرسانی را در میان بخشهای مختلف روستایی مقایسه کنید. اولینبار در زابل و زاهدان گازرسانی در دولت تدبیر و امید انجام شد. این در تاریخ سیستان و بلوچستان بیسابقه است. رئیس جمهوری گفت: بزرگترین طرح محیط زیستی تاریخ ما الان در دریاچه ارومیه در غرب کشور در حال انجام است که با اتمام آن در غرب کشور تحولی ایجاد میشود. این قرن ۵۷ سالش در اختیار طاغوت بود و ۴۳ سال آن هم در اختیار انقلاب اسلامی است. بروید و خودتان این دو دوره را از لحاظ سازندگی و آبادانی مقایسه کنید، ببینید چه کسی چه کارهایی انجام داده است. روحانی تأکید کرد: صداوسیما طبق قانون اساسی برای آزادی بیان و نشر افکار در چارچوب موازین اسلام و حفظ امنیت ملی است. پس صداوسیما یک رسانه فراجناحی است باید صدای همه نظام و دولت و مردم باشد.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی عصر دیروز در نشست مدیران ارشد رسانه ملی با طرح این سؤال که اگر شرایطی که دشمن میخواست به ما تحمیل کند، انجام میشد چه وضعی پیش میآمد؟ اظهار کرد: در همان کشورهای اروپایی مواد غذایی و بهداشتی در ابتدای شیوع کرونا اگر ساعت ده صبح به بعد دنبالش میگشتی دیگر معلوم نبود چیزی پیدا کنی یا نه، اما در کشور ما چنین نشد و الان هم چنین نمیشود.وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به در پیشرو بودن هفته دولت گفت: رسانه ملی باید دولت را نقد کند و این حق رسانههاست، اما نقد نمک طعام است اگر دائم به طعام اضافهاش کنیم دیگر آن غذا را نمیشود خورد. اینکه شما مدام نه بیاورید، دیگر کار پیش نمیرود. روحانی ادامه داد: نقد کردن باید مثل قول سدید باشد و صداوسیما باید در رأس رسانهها چنین عمل کند. یعنی با قول سدید موجب اصلاح کشور و جلوگیری از خطاهای ما باشد. واقعیت را و شرایط دولت را باید مردم بدانند و بدانند ما با چه شرایطی کشور را تحویل گرفتیم و در چه شرایطی هستیم. رئیس جمهوری تأکید کرد: من وقتی اوایل کرونا گفتم ما باید خود را با آن سازگار کنیم و زندگی را ادامه دهیم، برخی به من گفتند چرا این حرف را زدی؟ چند هفتهای بعد درست میشود اما میدانیم که چنین نیست و حتی تا پایان امسال و یا سال بعد ممکن است ادامه یابد و اصلاً واکسنی اگر پیدا شود در چه زمانی در دسترس است و اگر هم باشد چقدر ماندگاری دارد و تأثیر میگذارد. وی یادآور شد: ما در شرایط تحریمی هستیم که در تاریخ کشور سابقه نداشته است. من نمیخواهم بگویم که تحریم همهچیز را درگیر کرده، نه مشکلات دیگر هم وجود دارد ولی تحریم خیلی تأثیرگذار است. گفتوگوهای من با سران کشورهای اروپایی هست که در آن میپرسیدند با وجود این تحریم و شیوع کرونا چطور کشور را اداره میکنید؟
روحانی ادامه داد: از اواخر سال ۹۴ تا آخر سال ۹۶ که تنفسی پیش آمد و تحریمها کاسته شد فضا تغییر پیدا کرد ولی باز از آن روز تا الان در سختترین تحریمها قرار گرفتیم و حالا در مورد آینده هم وضعیت هنوز قابل پیشبینی نیست. رئیس جمهوری گفت: من از رسانه ملی میخواهم به مردم بگویند که دولت در چه شرایطی قرار دارد و بگویند که در این شرایط چه کارهایی از سوی دولت انجام شده است. خدمات دولت را هم بگویند. وضعیت ما را هم بگویند. واقعیت را به مردم بگوییم، هم مثبتش را بگوییم هم اگر جایی اشکالی است به مردم بگوییم.
وی تأکید کرد: یکی از آثار کرونا که شر زیادی برای ما داشت اما این بود که خیری هم داشت و صداوسیما و دولت را مقداری به هم نزدیک کرد. این نزدیکی میتواند به ما کمک کند. معنای این رفاقت و نزدیکی این نیست که صداوسیما دولت را نقد نکند نه! اصلاً برای نقدکردن از این دولت نقدتر نداریم!
رئیس جمهوری خطاب به مدیران ارشد صداوسیما تصریح کرد: شما از دولت نقد نکنید از چه کسی میخواهید نقد کنید؟ جز دولت چه کسی را اصلاً میتوان نقد کرد؟ سخت است از قوای دیگر یا مثلاً نیروهای مسلح که باید به خاطر جایگاهشان، ابهتشان حفظ شود، نقد کنید. روحانی افزود: پس من هیچ انتظاری ندارم که صداوسیما دولت را نقد نکند یا کسی در آن از وزرا نقد نکند اما بگوییم که شرایط دولت چگونه است و خدمات دولت را هم بگویید. شما باید نقد کنید که کارتان پیش برود وگرنه بدون نقد که نمیشود.
وی یادآور شد: آرامش، امید و نشاط برای مردم بسیار مهم است. معنی اصلی امنیت همان آرامش است. اگر مردم آرامش داشتند آنوقت امنیت معنا پیدا میکند وگرنه این امنیت نظامی و انتظامی هم که میگوییم همه برای همان آرامش داشتن مردم است. رئیس جمهوری خطاب به مدیران صداوسیما تصریح کرد: تمام دولت از آخر بهمن که کرونا آمد هیچ روزی برای ما نبود که تعطیل باشیم. همان سیزدهم فروردین که شاهکار مردم رخ داد در همکاری برای حفظ سلامت، ما در همان روز جلسه دولت داشتیم آن هم برای اولین بار در تاریخ جمهوری اسلامی. پس نه شما از آن روز تعطیل بودید و نه ما تعطیلی داشتیم. روحانی تأکید کرد: اینکه ما در این دو سال و چندماه مقابل تحریم بینظیر امریکا بایستیم این خودش پیروزی است. نگذاشتیم آموزش و بهداشت و درمان و داروی مردم قطع شود، این پیروزی است. اینکه نگذاشتیم در فروشگاههای ما صف درست شود این پیروزی است.
وی افزود: همین وضعیت روستاها را الان خود صداوسیما وضعیت را با هفت سال پیش مقایسه کند. از نظر راهکشی و ایجاد اتصال راهآهن میان استانها بررسی کنید. گازرسانی را در میان بخشهای مختلف روستایی مقایسه کنید. اولینبار در زابل و زاهدان گازرسانی در دولت تدبیر و امید انجام شد. این در تاریخ سیستان و بلوچستان بیسابقه است. رئیس جمهوری گفت: بزرگترین طرح محیط زیستی تاریخ ما الان در دریاچه ارومیه در غرب کشور در حال انجام است که با اتمام آن در غرب کشور تحولی ایجاد میشود. این قرن ۵۷ سالش در اختیار طاغوت بود و ۴۳ سال آن هم در اختیار انقلاب اسلامی است. بروید و خودتان این دو دوره را از لحاظ سازندگی و آبادانی مقایسه کنید، ببینید چه کسی چه کارهایی انجام داده است. روحانی تأکید کرد: صداوسیما طبق قانون اساسی برای آزادی بیان و نشر افکار در چارچوب موازین اسلام و حفظ امنیت ملی است. پس صداوسیما یک رسانه فراجناحی است باید صدای همه نظام و دولت و مردم باشد.
مروری کوتاه بر راهبرد دولت دوازدهم برای مهار بحرانها
دغدغه روحانی حفظ جان و نان مردم
گروه سیاسی/ نگاهی به تاریخ تحولات سیاسی بویژه در دو دهه اخیر حکایت از آن دارد که رؤسای جمهوری در سال پایانی دومین دوره کاری خود روزهای سختی را سپری کردهاند. زیرا ناکامی آنها در به ثمر رساندن اهداف و برنامههایی که در دو انتخابات رأی اکثریت مردم را به خود اختصاص داده اگر چه اغلب ریشه در موانع ساختاری و محدود بودن اختیارات دولت و رئیس جمهوری در مواجهه با رأی و اثر دیگر نهادهای حاکمیتی داشته اما از سوی جامعه به مثابه عهد شکنی و از سوی رقبای سیاسی بهعنوان پاشنه آشیل و هدف حملات انتقادی قلمداد شده است.
چنین وضعیتی برای دولت دوازدهم و ریاست جمهوری حسن روحانی بنا بر عواملی پیدا و پنهان نه از دوازده ماه مانده به اتمام مسئولیت که تنها از شش ماه پس از آغاز دور دوم ریاست جمهوری با اعتراضات دی ماه 96 آغاز شد و به تناسب قطار رویدادهای واپسینی همچون خروج امریکا از برجام و تحریمهای بیسابقه اعمال شده از سوی دولت ترامپ تا آخرین آنها یعنی همهگیری گسترده بیماری کووید19 مشهور به کرونا روز به روز بر پیچیدگی وضعیت پیش روی دولت افزود و او و دولتش را سیبل سنگینترین انتقادات کرد. در فاصله دی ماه 96 تا به امروز فهرست بلند بالایی از مصایب؛ از رخ دادن حوادث غیر مترقبهای همچون زلزله و سیل تا مشکلات ناشی از تصمیمگیریها و رویدادهای ناگزیر سیاسی و اقتصادی چنان ردیف شده که برخی ناظران حسن روحانی را بهعنوان «بدشانسترین رئیس جمهوری» معرفی میکنند.
بر این اساس نوشتن از اینکه دولت دوازدهم، سومین سال فعالیت خود را چگونه گذرانده، خاصه اگر نخواهیم همچون دوستان دیروز و منتقدان امروز و مخالفان همیشگی نگاه خود را بر نیمه خالی لیوان متمرکز کنیم؛ به مثابه نوشتن لایحه دفاعیه برای کسی است که به دهها جرم کرده و ناکرده متهم است و در دادگاهی حاضر شده که قصد ندارد وقعی به دفاعیات متهم بدهد و از حکم به اشد مجازات کوتاه بیاید.
با این حال میشود نوشت که دولت روحانی در این دوران با چه مشکلاتی در زمین سیاست داخلی و خارجی مواجه بوده، در مقابل آنها چه کرده و بعد قضاوت را به مخاطب سپرد. تنها باید متذکر شد که قصد این گزارش کوتاه تکرار ناکامیها و انگشت گذاشتن بر تصمیمات نادرست و اثرات نامطلوبشان نیست که در مقام انتقاد نه فقط کم گفته و شنیده نشده، حتی به وفور تحت تأثیر سویههای سیاسی صرف بزرگنمایی هم شده است. چنانکه از عملکرد دولتی که در دوره اول خود فهرست موفقیتهایی همچون دستیابی به توافق برجام در مذاکره با قدرتهای بینالمللی، کاهش تورم و تک رقمی کردن آن و افزایش رشد اقتصادی تا12.5 درصد را داشت تصویری ساختند که گویی کمترین بهرهای از کارآمدی نبرده است. کاری که به نحو ناخواسته در همسویی با تلاش بیگانگان و تحریمکنندگان برای تحریف واقعیتهای موجود در ایران و ساختن طرحوارهای آشفته از حال و آینده آن قرار میگیرد.
دولت روحانی سال کاری 99-98 را با مجموعهای از بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی و غیرطبیعی آغاز کرد و ادامه داد. 98 سالی بود که از فروردین با سیل خانمان برانداز در دست کم 8 استان و خسارت بیش از 35 هزار میلیارد تومانی آغاز شد، با زلزله و سیل ادامه یافت و در ماههای پایانی خود به بیماری همهگیری رسید که نه فقط نفس مبتلایانش را به شماره میانداخت بلکه بهدلیل الزام به رعایت پروتکلهای بهداشتی در اصناف مختلف و با به تعطیلی کشاندن ناگزیر طیف قابل توجهی از مشاغل حیات اقتصاد کشور را به مخاطره میکشاند. این همه در حالی بود که بحران بزرگتر یعنی تحریمهای اقتصادی بهعنوان رهاورد بدشگون روی کار آمدن دولت ترامپ طی دو سال گذشته خود را بر همه دیگر مسائل پیش رو و راه حلهای مواجهه با آنها تحمیل کرده بود. بنابر این اگر تنها بخواهیم به دو بحران تحریم و کرونا بپردازیم خواهیم دید که چگونه دولت روحانی سعی کرده است شرایط کشور را همچون بار بلوری در دست از گردنهای چنین ناهموار عبور دهد؛ که اگر چه گاه در مسیر با اتخاذ برخی تصمیمها و نیز بر اثر ناهمراهی گاه و بیگاه دیگر قوا و نهادها سکندری خورده اما از شکستن آن جلوگیری کرده است. برای این مهم دولت چند سیاست و راهبرد اساسی را مد نظر داشته و کما بیش بیتخلفی بر مدار آنها طی طریق کرده است.
اجتناب از دامن زدن به حاشیههای سیاسی
اوایل تیرماه بود که روحانی در نشست با استانداران سراسر کشور همانطور که آنها را به تبیین دستاوردها و اقدامات بزرگ اما مطرح نشده دولت در استانهای مختلف فراخواند؛ توصیه کرد مانع از به وجود آمدن هرگونه حاشیه برای دولت بشوند و در تعامل با نهادهای دیگر اعم از مجلس، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، ائمه جمعه، علما، حوزههای علمیه، احزاب و سمنها طریق سازش پیشه کنند و در پی ایجاد وحدت و اتحاد برای تحقق یک تحول بزرگ در ایران 1400 باشند.
این توصیه اگر چه جدید بهنظر میرسد اما نگاهی به رویکرد دولت طی یک سال گذشته نشان از آن دارد که دولت تحت ریاست حسن روحانی تا حد قابل توجهی از دامن زدن به اختلافات و حاشیههای سیاسی خودداری کرده است.
وجه بارز این رویکرد را شاید بتوان در نحوه تعامل دولت با مجلس یازدهم پیش و پس از تشکیل آن جستوجو کرد. وزارت کشور در حالی انتخابات دوم اسفند را برگزار کرد که بخش زیادی از نامزدهای جریانات نزدیک به دولت یا حامی آن چه در هیأتهای اجرایی (بواسطه ترکیب جدید اعضای حقوقی این هیأت ها) و چه در شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند. دولت اگر چه از ماهها پیش از انتخابات سعی داشت با مواضع توصیهای نهادهای مؤثر در انتخابات را به فراهم ساختن فضای رقابتی منجر به مشارکت سیاسی بالاتر فرا بخواند اما در مقام مجری در قامت یک رقیب انتخاباتی که نسبت به روند حاکم معترض است نایستاد. رویکردی که اجرای آن در عین تلاش برای دفاع از حقوق احزاب و جریانهای سیاسی مختلف آسان نبود.
بههر ترتیب مجلس یازدهم با ترکیبی شکل گرفت که اگر هشدار صریح مقامات عالی نظام در میان نبود منعی برای استیضاح رئیس جمهوری و ساقط کردن دولت در برابر خود نمیدید. با وجود قابل پیشبینی بودن این وضعیت، روحانی در افتتاحیه مجلس یازدهم نمایندگان را به تعامل و همکاری فراخواند. همکاری که به باور او به معنای ارائه لوایح کارگشا و خوب از سوی دولت و تصویب آنها در مجلس بود به نحوی که ترجیح منافع ملی بر منافع بخشی و جناحی اساس کار این همکاری قرار گیرد. فارغ از اینکه این خواست تا چه حد در هفتههای آغازین مجلس مورد توجه قرار گرفت یا نه؛ نگاهی به مجادلات مهم سیاسی که در ماههای گذشته به تیتر نخست رسانهها تبدیل شدهاند نشان از آن دارد که اغلب این مجادلات خارج از دولت و اتفاقاً در میان طیفهای منتقد یا مخالف آن جریان دارد و اگر چه دولت خود آماج تندترین حملات است قصدی برای ورود جدی به این جدالها که اغلب سری در سودای انتخابات ریاست جمهوری آینده دارند از خود نشان نداده است. برخلاف برخی که این وضعیت را حاصل بیتفاوتی سیاسی در دولتمردان و رئیس جمهوری ارزیابی میکنند بعید به نظر میرسد که جریان اعتدال گرای پیرامون روحانی نیم نگاهی به انتخابات آتی نداشته باشند با این حال به نظر میرسد مجموعه دولت و به طور مشخص شخص روحانی با ملاحظه وضعیت حاکم بر کشور که تاب تحمل دعواهای سیاسی درون حاکمیتی مسبوق به سابقه را ندارد از وارد شدن و دامن زدن به آنها اجتناب میکند و تمرکز خود را بر تأمین ضروریات معیشت مردم و چرخش اقتصاد کشور در حد مقدورات گذاشته است. در این راه البته ویژگی گفتمانی حاکم بر دولت را که فاصله گرفتن از دو سر حداکثری جناحهای اصلاحطلب و اصولگرا و تعامل با بخش میانه روتر این دو جناح است نباید بیتأثیر دانست.
ایستادگی بر شعار تعامل سازنده با جهان
تا آنجا که به دولت مربوط میشود شعار «اعتدال در سیاست داخلی» نیمه دیگری نیز داشت و آن چیزی جز«تعامل سازنده با جهان» نبود. دولت روحانی نیمه اول حضور خود در زمین سیاست را با بازی برد-برد و برجام تمام کرده بود. اتفاقی که به گفته رئیس جمهوری تنها در یک وهله پیشنهاد سرمایهگذاری مجموعاً 100میلیارد دلاری را از سوی سران دو کشور در پی داشت و اگر همه چیز مطابق عهد برجام و بدورازعهدشکنی امریکا پیش میرفت میتوانست در نیمه دوم، دولت روحانی را به یکی از موفقترین و توسعه بخشترین دولتهای ایران تبدیل کند. کار اما آن گونه پیش نرفت و شد آنچه نمیباید میشد. روندی که میتوانست برنامه تعامل سازنده با جهان را به برنامهای شکست خورده و سرخورده تبدیل کند.
کما اینکه دلواپسان بسیاری در داخل کشور برای این شکست روز شماری میکردند. دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم اما قصدی برای رخوت نداشت. حاصل تکاپوی سیاست خارجی دولت و بازی اش با مهرههای قدرتمند در صفحه شطرنج نظام بینالملل خود را اینگونه نشان داد که با وجود تعلیق گام به گام تعهدات برجامی از سوی ایران، طرفهای این توافق نتوانستهاند ایران را به نقض برجام متهم کنند و به فعالسازی مکانیسم ماشه مجاب شوند.
طرفهای اروپایی نه چندان وفادار به عهد، از رهگذر همین رویکرد است که همچنان برای حفظ برجام و پیدا کردن راه حلی برای مقابله با تحریمها تلاش میکنند. حمایت بیسابقه چین و روسیه از ایران در شورای امنیت سازمان ملل و اعلام اینکه خواست امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را وتو خواهند کرد و گام بزرگ ایران و چین برای انعقاد تفاهمنامه مشترک همکاری 25 ساله که یک اقدام معنادار در برابر تحریمهای امریکا تلقی میشود نیز حاصل تلاشهای دولت در سیاست خارجی است.اگر چه جریان مخالف خوان داخلی که با کارشکنی در موضوعاتی همچون لوایح مربوط به «افایتیاف» خود همراستای تحریم سازان عمل کرد از همین قرارداد 25 ساله ابزار حمله به دولت ساخت و آن را به مصداقی از مصادیق تحریف عملکرد دولت تبدیل کرد. زیرا برخی منتقدان داخلی دولت هم با داستانپردازی مخالفان خارجی نظام از تفاهم نهایی نشده و انتشار نیافته همداستان شدند و به جای تبیین ارزشهای چنین تفاهمی یا دست کم نقد منصفانه آن تلویحاً دولت را به زیر پا گذاشتن حاکمیت سرزمینی و فروش خاک ایران متهم کردند.
سیاست تعامل سازنده با جهان تا به امروز توانسته در دو قطبی نانوشته پدید آمده در عرصه بینالملل به قرار گرفتن ایران در کنار چین و روسیه و به وزنه قابل اعتنایی در معادلات آنها و امریکا بینجامد. علاوه بر اینکه بازی خوب دیپلماتهای ایرانی در مراودات بینالمللی مستمرشان در کنار مقاومت اقتصادی پیش روی تحریمها به دولتمردان امریکا اثبات کرده که مقابله با نظام جمهوری اسلامی با هدف براندازی تا چه حد دور از واقعیت است. تجربهای که واشنگتن را به برکناری یکی پس از دیگری جان بولتون و برایان هوک از سمت نمایندگی ویژه دولت امریکا در امور ایران ناچار کرد و این روزها زمزمههای تلاش را برای مجاب کردن ایران به مذاکره بدون پیش شرط از طریق میانجیگری اروپا بلند کرده است.
حرکت بر اساس استراتژی جان و نان
چنانکه پیشتر اشاره شد بروز همهگیری کرونا پس از تحریم دومین بحران مهمی بود که پیش روی دولت قرار گرفت. از یک سو سلامت و جان آحاد جامعه در خطر بود و از سوی دیگر کشور به دلایلی همچون تحریم شرایط لازم برای مواجهههایی از جنس قرنطینه کامل شهرها را که در بعضی کشورها برقرار شد نداشت. ستاد ملی مقابله با کرونا که با حضور اعضای متعدد کمیته علمی، 8 وزیر و عضو دولت و نمایندگانی از نهادهایی همچون ستاد کل نیروهای مسلح، دادستانی کل کشور، شورای نگهبان و حوزه علمیه و به ریاست روحانی از 4 اسفند 98 با تصمیم شورای عالی امنیت ملی آغاز به کار کرد سازوکاری بود که زمینه هماندیشی میان دولت و دیگر نهادهای ذی مدخل در امر مقابله با کرونا را فراهم آورد. از قبال همین تصمیمگیری شورایی بود که تصمیمهای مجادله برانگیزی مانند تعطیلی اماکن مذهبی بدون کمترین بحث و حاشیه گرفته و اجرایی شد.
با این حال ناگفته پیدا است که بهدلیل ریاست روحانی بر این ستاد و تعدد دولتمردان حاضر در آن سهم دولت از تصمیم گیریها پررنگتر از دیگر نهادها ارزیابی شود. تالی این مسأله این است که انتقادها به تصمیمهای این نهاد شورایی نیز بیش از هر چیز به دولت بازگردد و چه چیزی انتقاد برانگیزتراز تصمیمگیری برای مقابله با ویروسی که کشف ویژگیها و حقایق مربوط به الگوی همهگیریاش هفتهها و ماهها زمان برده است. علاوه بر آنکه شرایط خاص ایران ایجاب میکرد این ستاد ملی روی مرز باریکی بین اقدامات ضروری برای جلوگیری از افزایش آمار مبتلایان و متوفیان و برقرار نگه داشتن امکان فعالیت صاحبان مشاغل حرکت کند. اگرچه رسانههای مخالفان نظام بر اساس طبیعت خود و بخشی از جامعه بهدلیل نگرانی قابل درک اقدامات دولت را کافی ندانسته و خواست ناممکن توقف امور و قرنطینه کامل تا پایان همهگیری را بارها مطرح کردند.
راهبرد دولت اما چنانکه علی ربیعی در پاسخ به انتقادات تشریح کرد، استراتژی «جان و نان» بوده است یا همان حرکت بر مرز باریک حفظ سلامت مردم و محافظت از امکان تأمین معیشتشان و جلوگیری از بروز بیکاری فزاینده.
سخنگوی دولت در تشریح این استراتژی با یادآوری اینکه 34 درصد از جامعه آماری آخرین نظرسنجی ایسپا درباره تابآوری اقتصادی خانوادهها در پاسخ به این سؤال که اگر به خاطر کرونا تعطیلی شهر ادامه پیدا کند، تا چه زمانی از نظر اقتصادی مشکلی نخواهید داشت، پاسخ دادهاند «همین الان هم نمیتوانیم»، تأکید کرد: سیاستهای اتخاذ شده در ایران از جهت حفظ سلامت و جان مردم نسبت به سیاستهای جاری در جهان در مجموع کاستی نداشته است اما حفظ جان و تأمین نان برای اجتناب از مرگ و فقر کرونایی رویکرد اصلی دولت است.
ادامه کار در سختترین شرایط
نه تحریم و نه کرونا سبب نشده دولت کار خود را برای دستیابی به اهداف توسعهای پایان یافته ببیند. بنیان گذاشتن سنت پنجشنبههای افتتاح که به افتتاح طرحهای ملی اختصاص دارد نشان میدهد که دولت روحانی حتی به بهانه رو در رویی با بحرانهای جدی ناشی از تحریم و کرونا قصد بازنشستگی پیش از موعد ندارد. خاصه آنکه سرپا نگاه داشتن اقتصاد ایران منهای درآمدهای نفتی به «جهش تولید» در سایر صنایع و نیز در جریان نگاه داشتن پروژههای عمرانی نیازمند است.
دولت روحانی با پنجشنبههای افتتاح قصد دارد بر تعهد خود نسبت به کار تا آخرین روز و آماده کردن ایران برای ورود به قرن جدید تأکید کند. وزارت صنعت، معدن و تجارت گزارش داده است که در قالب این پویش ۲۰۰ طرح بزرگ و منتخب (پیشران) در سراسر کشور با اشتغال ۴۱ هزار نفر و سرمایهگذاری ۱۶۹ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ تکمیل و افتتاح خواهند شد؛ پویشی برای تداوم امید از مسیر تدبیر.دولت حسن روحانی همچنین با هدف جذب نقدینگی سرگردان و رونق دادن به تولید و تجارت اصل 44 را درباره بخش قابل توجهی از شرکتهای تابعه خود آغاز کرد. خصوصیسازی اقتصادی که در عرضه سهام شرکتهای سوددهی مانند مجموعه شستا نمود پیدا کرد و به رونق گرفتن بازار بورس ایران در ماههای اخیرانجامید. با این حال در صنعت تحریف این تلاشها سهمی از خبرها ندارند.
زمانه دعواهای سیاسی و رقابتهای زودهنگام انتخاباتی است که به مخربترین وجهی در جریاناند. بیآنکه کسی حواسش باشد جامعه پشت خاکریزهای مواجهه با جنگ اقتصادی تاب تحمل چنین حجمی از تنش را ندارد و بیآنکه کسی بداند ناامیدی از اصلاح امور و بهبود آینده زودتر از هر عامل خارجی میتواند یک ملت را به زانو درآورد. روحانی رئیس جمهوری خوش شانسی نبوده است اما دولتش همچنان برای بر پا نگاه داشتن خیمه امید کار میکند.
چنین وضعیتی برای دولت دوازدهم و ریاست جمهوری حسن روحانی بنا بر عواملی پیدا و پنهان نه از دوازده ماه مانده به اتمام مسئولیت که تنها از شش ماه پس از آغاز دور دوم ریاست جمهوری با اعتراضات دی ماه 96 آغاز شد و به تناسب قطار رویدادهای واپسینی همچون خروج امریکا از برجام و تحریمهای بیسابقه اعمال شده از سوی دولت ترامپ تا آخرین آنها یعنی همهگیری گسترده بیماری کووید19 مشهور به کرونا روز به روز بر پیچیدگی وضعیت پیش روی دولت افزود و او و دولتش را سیبل سنگینترین انتقادات کرد. در فاصله دی ماه 96 تا به امروز فهرست بلند بالایی از مصایب؛ از رخ دادن حوادث غیر مترقبهای همچون زلزله و سیل تا مشکلات ناشی از تصمیمگیریها و رویدادهای ناگزیر سیاسی و اقتصادی چنان ردیف شده که برخی ناظران حسن روحانی را بهعنوان «بدشانسترین رئیس جمهوری» معرفی میکنند.
بر این اساس نوشتن از اینکه دولت دوازدهم، سومین سال فعالیت خود را چگونه گذرانده، خاصه اگر نخواهیم همچون دوستان دیروز و منتقدان امروز و مخالفان همیشگی نگاه خود را بر نیمه خالی لیوان متمرکز کنیم؛ به مثابه نوشتن لایحه دفاعیه برای کسی است که به دهها جرم کرده و ناکرده متهم است و در دادگاهی حاضر شده که قصد ندارد وقعی به دفاعیات متهم بدهد و از حکم به اشد مجازات کوتاه بیاید.
با این حال میشود نوشت که دولت روحانی در این دوران با چه مشکلاتی در زمین سیاست داخلی و خارجی مواجه بوده، در مقابل آنها چه کرده و بعد قضاوت را به مخاطب سپرد. تنها باید متذکر شد که قصد این گزارش کوتاه تکرار ناکامیها و انگشت گذاشتن بر تصمیمات نادرست و اثرات نامطلوبشان نیست که در مقام انتقاد نه فقط کم گفته و شنیده نشده، حتی به وفور تحت تأثیر سویههای سیاسی صرف بزرگنمایی هم شده است. چنانکه از عملکرد دولتی که در دوره اول خود فهرست موفقیتهایی همچون دستیابی به توافق برجام در مذاکره با قدرتهای بینالمللی، کاهش تورم و تک رقمی کردن آن و افزایش رشد اقتصادی تا12.5 درصد را داشت تصویری ساختند که گویی کمترین بهرهای از کارآمدی نبرده است. کاری که به نحو ناخواسته در همسویی با تلاش بیگانگان و تحریمکنندگان برای تحریف واقعیتهای موجود در ایران و ساختن طرحوارهای آشفته از حال و آینده آن قرار میگیرد.
دولت روحانی سال کاری 99-98 را با مجموعهای از بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی و غیرطبیعی آغاز کرد و ادامه داد. 98 سالی بود که از فروردین با سیل خانمان برانداز در دست کم 8 استان و خسارت بیش از 35 هزار میلیارد تومانی آغاز شد، با زلزله و سیل ادامه یافت و در ماههای پایانی خود به بیماری همهگیری رسید که نه فقط نفس مبتلایانش را به شماره میانداخت بلکه بهدلیل الزام به رعایت پروتکلهای بهداشتی در اصناف مختلف و با به تعطیلی کشاندن ناگزیر طیف قابل توجهی از مشاغل حیات اقتصاد کشور را به مخاطره میکشاند. این همه در حالی بود که بحران بزرگتر یعنی تحریمهای اقتصادی بهعنوان رهاورد بدشگون روی کار آمدن دولت ترامپ طی دو سال گذشته خود را بر همه دیگر مسائل پیش رو و راه حلهای مواجهه با آنها تحمیل کرده بود. بنابر این اگر تنها بخواهیم به دو بحران تحریم و کرونا بپردازیم خواهیم دید که چگونه دولت روحانی سعی کرده است شرایط کشور را همچون بار بلوری در دست از گردنهای چنین ناهموار عبور دهد؛ که اگر چه گاه در مسیر با اتخاذ برخی تصمیمها و نیز بر اثر ناهمراهی گاه و بیگاه دیگر قوا و نهادها سکندری خورده اما از شکستن آن جلوگیری کرده است. برای این مهم دولت چند سیاست و راهبرد اساسی را مد نظر داشته و کما بیش بیتخلفی بر مدار آنها طی طریق کرده است.
اجتناب از دامن زدن به حاشیههای سیاسی
اوایل تیرماه بود که روحانی در نشست با استانداران سراسر کشور همانطور که آنها را به تبیین دستاوردها و اقدامات بزرگ اما مطرح نشده دولت در استانهای مختلف فراخواند؛ توصیه کرد مانع از به وجود آمدن هرگونه حاشیه برای دولت بشوند و در تعامل با نهادهای دیگر اعم از مجلس، قوه قضائیه، نیروهای مسلح، ائمه جمعه، علما، حوزههای علمیه، احزاب و سمنها طریق سازش پیشه کنند و در پی ایجاد وحدت و اتحاد برای تحقق یک تحول بزرگ در ایران 1400 باشند.
این توصیه اگر چه جدید بهنظر میرسد اما نگاهی به رویکرد دولت طی یک سال گذشته نشان از آن دارد که دولت تحت ریاست حسن روحانی تا حد قابل توجهی از دامن زدن به اختلافات و حاشیههای سیاسی خودداری کرده است.
وجه بارز این رویکرد را شاید بتوان در نحوه تعامل دولت با مجلس یازدهم پیش و پس از تشکیل آن جستوجو کرد. وزارت کشور در حالی انتخابات دوم اسفند را برگزار کرد که بخش زیادی از نامزدهای جریانات نزدیک به دولت یا حامی آن چه در هیأتهای اجرایی (بواسطه ترکیب جدید اعضای حقوقی این هیأت ها) و چه در شورای نگهبان رد صلاحیت شده بودند. دولت اگر چه از ماهها پیش از انتخابات سعی داشت با مواضع توصیهای نهادهای مؤثر در انتخابات را به فراهم ساختن فضای رقابتی منجر به مشارکت سیاسی بالاتر فرا بخواند اما در مقام مجری در قامت یک رقیب انتخاباتی که نسبت به روند حاکم معترض است نایستاد. رویکردی که اجرای آن در عین تلاش برای دفاع از حقوق احزاب و جریانهای سیاسی مختلف آسان نبود.
بههر ترتیب مجلس یازدهم با ترکیبی شکل گرفت که اگر هشدار صریح مقامات عالی نظام در میان نبود منعی برای استیضاح رئیس جمهوری و ساقط کردن دولت در برابر خود نمیدید. با وجود قابل پیشبینی بودن این وضعیت، روحانی در افتتاحیه مجلس یازدهم نمایندگان را به تعامل و همکاری فراخواند. همکاری که به باور او به معنای ارائه لوایح کارگشا و خوب از سوی دولت و تصویب آنها در مجلس بود به نحوی که ترجیح منافع ملی بر منافع بخشی و جناحی اساس کار این همکاری قرار گیرد. فارغ از اینکه این خواست تا چه حد در هفتههای آغازین مجلس مورد توجه قرار گرفت یا نه؛ نگاهی به مجادلات مهم سیاسی که در ماههای گذشته به تیتر نخست رسانهها تبدیل شدهاند نشان از آن دارد که اغلب این مجادلات خارج از دولت و اتفاقاً در میان طیفهای منتقد یا مخالف آن جریان دارد و اگر چه دولت خود آماج تندترین حملات است قصدی برای ورود جدی به این جدالها که اغلب سری در سودای انتخابات ریاست جمهوری آینده دارند از خود نشان نداده است. برخلاف برخی که این وضعیت را حاصل بیتفاوتی سیاسی در دولتمردان و رئیس جمهوری ارزیابی میکنند بعید به نظر میرسد که جریان اعتدال گرای پیرامون روحانی نیم نگاهی به انتخابات آتی نداشته باشند با این حال به نظر میرسد مجموعه دولت و به طور مشخص شخص روحانی با ملاحظه وضعیت حاکم بر کشور که تاب تحمل دعواهای سیاسی درون حاکمیتی مسبوق به سابقه را ندارد از وارد شدن و دامن زدن به آنها اجتناب میکند و تمرکز خود را بر تأمین ضروریات معیشت مردم و چرخش اقتصاد کشور در حد مقدورات گذاشته است. در این راه البته ویژگی گفتمانی حاکم بر دولت را که فاصله گرفتن از دو سر حداکثری جناحهای اصلاحطلب و اصولگرا و تعامل با بخش میانه روتر این دو جناح است نباید بیتأثیر دانست.
ایستادگی بر شعار تعامل سازنده با جهان
تا آنجا که به دولت مربوط میشود شعار «اعتدال در سیاست داخلی» نیمه دیگری نیز داشت و آن چیزی جز«تعامل سازنده با جهان» نبود. دولت روحانی نیمه اول حضور خود در زمین سیاست را با بازی برد-برد و برجام تمام کرده بود. اتفاقی که به گفته رئیس جمهوری تنها در یک وهله پیشنهاد سرمایهگذاری مجموعاً 100میلیارد دلاری را از سوی سران دو کشور در پی داشت و اگر همه چیز مطابق عهد برجام و بدورازعهدشکنی امریکا پیش میرفت میتوانست در نیمه دوم، دولت روحانی را به یکی از موفقترین و توسعه بخشترین دولتهای ایران تبدیل کند. کار اما آن گونه پیش نرفت و شد آنچه نمیباید میشد. روندی که میتوانست برنامه تعامل سازنده با جهان را به برنامهای شکست خورده و سرخورده تبدیل کند.
کما اینکه دلواپسان بسیاری در داخل کشور برای این شکست روز شماری میکردند. دستگاه دیپلماسی دولت دوازدهم اما قصدی برای رخوت نداشت. حاصل تکاپوی سیاست خارجی دولت و بازی اش با مهرههای قدرتمند در صفحه شطرنج نظام بینالملل خود را اینگونه نشان داد که با وجود تعلیق گام به گام تعهدات برجامی از سوی ایران، طرفهای این توافق نتوانستهاند ایران را به نقض برجام متهم کنند و به فعالسازی مکانیسم ماشه مجاب شوند.
طرفهای اروپایی نه چندان وفادار به عهد، از رهگذر همین رویکرد است که همچنان برای حفظ برجام و پیدا کردن راه حلی برای مقابله با تحریمها تلاش میکنند. حمایت بیسابقه چین و روسیه از ایران در شورای امنیت سازمان ملل و اعلام اینکه خواست امریکا برای تمدید تحریم تسلیحاتی ایران را وتو خواهند کرد و گام بزرگ ایران و چین برای انعقاد تفاهمنامه مشترک همکاری 25 ساله که یک اقدام معنادار در برابر تحریمهای امریکا تلقی میشود نیز حاصل تلاشهای دولت در سیاست خارجی است.اگر چه جریان مخالف خوان داخلی که با کارشکنی در موضوعاتی همچون لوایح مربوط به «افایتیاف» خود همراستای تحریم سازان عمل کرد از همین قرارداد 25 ساله ابزار حمله به دولت ساخت و آن را به مصداقی از مصادیق تحریف عملکرد دولت تبدیل کرد. زیرا برخی منتقدان داخلی دولت هم با داستانپردازی مخالفان خارجی نظام از تفاهم نهایی نشده و انتشار نیافته همداستان شدند و به جای تبیین ارزشهای چنین تفاهمی یا دست کم نقد منصفانه آن تلویحاً دولت را به زیر پا گذاشتن حاکمیت سرزمینی و فروش خاک ایران متهم کردند.
سیاست تعامل سازنده با جهان تا به امروز توانسته در دو قطبی نانوشته پدید آمده در عرصه بینالملل به قرار گرفتن ایران در کنار چین و روسیه و به وزنه قابل اعتنایی در معادلات آنها و امریکا بینجامد. علاوه بر اینکه بازی خوب دیپلماتهای ایرانی در مراودات بینالمللی مستمرشان در کنار مقاومت اقتصادی پیش روی تحریمها به دولتمردان امریکا اثبات کرده که مقابله با نظام جمهوری اسلامی با هدف براندازی تا چه حد دور از واقعیت است. تجربهای که واشنگتن را به برکناری یکی پس از دیگری جان بولتون و برایان هوک از سمت نمایندگی ویژه دولت امریکا در امور ایران ناچار کرد و این روزها زمزمههای تلاش را برای مجاب کردن ایران به مذاکره بدون پیش شرط از طریق میانجیگری اروپا بلند کرده است.
حرکت بر اساس استراتژی جان و نان
چنانکه پیشتر اشاره شد بروز همهگیری کرونا پس از تحریم دومین بحران مهمی بود که پیش روی دولت قرار گرفت. از یک سو سلامت و جان آحاد جامعه در خطر بود و از سوی دیگر کشور به دلایلی همچون تحریم شرایط لازم برای مواجهههایی از جنس قرنطینه کامل شهرها را که در بعضی کشورها برقرار شد نداشت. ستاد ملی مقابله با کرونا که با حضور اعضای متعدد کمیته علمی، 8 وزیر و عضو دولت و نمایندگانی از نهادهایی همچون ستاد کل نیروهای مسلح، دادستانی کل کشور، شورای نگهبان و حوزه علمیه و به ریاست روحانی از 4 اسفند 98 با تصمیم شورای عالی امنیت ملی آغاز به کار کرد سازوکاری بود که زمینه هماندیشی میان دولت و دیگر نهادهای ذی مدخل در امر مقابله با کرونا را فراهم آورد. از قبال همین تصمیمگیری شورایی بود که تصمیمهای مجادله برانگیزی مانند تعطیلی اماکن مذهبی بدون کمترین بحث و حاشیه گرفته و اجرایی شد.
با این حال ناگفته پیدا است که بهدلیل ریاست روحانی بر این ستاد و تعدد دولتمردان حاضر در آن سهم دولت از تصمیم گیریها پررنگتر از دیگر نهادها ارزیابی شود. تالی این مسأله این است که انتقادها به تصمیمهای این نهاد شورایی نیز بیش از هر چیز به دولت بازگردد و چه چیزی انتقاد برانگیزتراز تصمیمگیری برای مقابله با ویروسی که کشف ویژگیها و حقایق مربوط به الگوی همهگیریاش هفتهها و ماهها زمان برده است. علاوه بر آنکه شرایط خاص ایران ایجاب میکرد این ستاد ملی روی مرز باریکی بین اقدامات ضروری برای جلوگیری از افزایش آمار مبتلایان و متوفیان و برقرار نگه داشتن امکان فعالیت صاحبان مشاغل حرکت کند. اگرچه رسانههای مخالفان نظام بر اساس طبیعت خود و بخشی از جامعه بهدلیل نگرانی قابل درک اقدامات دولت را کافی ندانسته و خواست ناممکن توقف امور و قرنطینه کامل تا پایان همهگیری را بارها مطرح کردند.
راهبرد دولت اما چنانکه علی ربیعی در پاسخ به انتقادات تشریح کرد، استراتژی «جان و نان» بوده است یا همان حرکت بر مرز باریک حفظ سلامت مردم و محافظت از امکان تأمین معیشتشان و جلوگیری از بروز بیکاری فزاینده.
سخنگوی دولت در تشریح این استراتژی با یادآوری اینکه 34 درصد از جامعه آماری آخرین نظرسنجی ایسپا درباره تابآوری اقتصادی خانوادهها در پاسخ به این سؤال که اگر به خاطر کرونا تعطیلی شهر ادامه پیدا کند، تا چه زمانی از نظر اقتصادی مشکلی نخواهید داشت، پاسخ دادهاند «همین الان هم نمیتوانیم»، تأکید کرد: سیاستهای اتخاذ شده در ایران از جهت حفظ سلامت و جان مردم نسبت به سیاستهای جاری در جهان در مجموع کاستی نداشته است اما حفظ جان و تأمین نان برای اجتناب از مرگ و فقر کرونایی رویکرد اصلی دولت است.
ادامه کار در سختترین شرایط
نه تحریم و نه کرونا سبب نشده دولت کار خود را برای دستیابی به اهداف توسعهای پایان یافته ببیند. بنیان گذاشتن سنت پنجشنبههای افتتاح که به افتتاح طرحهای ملی اختصاص دارد نشان میدهد که دولت روحانی حتی به بهانه رو در رویی با بحرانهای جدی ناشی از تحریم و کرونا قصد بازنشستگی پیش از موعد ندارد. خاصه آنکه سرپا نگاه داشتن اقتصاد ایران منهای درآمدهای نفتی به «جهش تولید» در سایر صنایع و نیز در جریان نگاه داشتن پروژههای عمرانی نیازمند است.
دولت روحانی با پنجشنبههای افتتاح قصد دارد بر تعهد خود نسبت به کار تا آخرین روز و آماده کردن ایران برای ورود به قرن جدید تأکید کند. وزارت صنعت، معدن و تجارت گزارش داده است که در قالب این پویش ۲۰۰ طرح بزرگ و منتخب (پیشران) در سراسر کشور با اشتغال ۴۱ هزار نفر و سرمایهگذاری ۱۶۹ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ تکمیل و افتتاح خواهند شد؛ پویشی برای تداوم امید از مسیر تدبیر.دولت حسن روحانی همچنین با هدف جذب نقدینگی سرگردان و رونق دادن به تولید و تجارت اصل 44 را درباره بخش قابل توجهی از شرکتهای تابعه خود آغاز کرد. خصوصیسازی اقتصادی که در عرضه سهام شرکتهای سوددهی مانند مجموعه شستا نمود پیدا کرد و به رونق گرفتن بازار بورس ایران در ماههای اخیرانجامید. با این حال در صنعت تحریف این تلاشها سهمی از خبرها ندارند.
زمانه دعواهای سیاسی و رقابتهای زودهنگام انتخاباتی است که به مخربترین وجهی در جریاناند. بیآنکه کسی حواسش باشد جامعه پشت خاکریزهای مواجهه با جنگ اقتصادی تاب تحمل چنین حجمی از تنش را ندارد و بیآنکه کسی بداند ناامیدی از اصلاح امور و بهبود آینده زودتر از هر عامل خارجی میتواند یک ملت را به زانو درآورد. روحانی رئیس جمهوری خوش شانسی نبوده است اما دولتش همچنان برای بر پا نگاه داشتن خیمه امید کار میکند.
گزارش «ایران» از آخرین مراحل آماده سازی کنکور سراسری 99
ماراتن 50 ساله در تب و تاب کرونا
هدی هاشمی
خبرنگار
پرونده پرماجراترین کنکور نیم قرن گذشته در شرف بسته شدن است. فردا و سه روز پس آن، روزهای سرنوشتسازی برای بسیاری از داوطلبان کنکور است. داوطلبانی که از همان بدو ورود به دبیرستان، بخش مهمی از زندگیشان اختصاص پیدا کرده به تست زدن و کلاس کنکور رفتن؛ با این امید که روزی روی یکی از صندلیهای بهترین دانشگاههای ایران در رشته مورد علاقهشان بنشینند. حالا بعد از آن همه حرف و حدیث و کشمکش بر سر تعویق یا برگزاری کنکور، از فردا پنجاهمین ماراتن علمی کشور با اجراى سختگیرانه پروتکلهاى بهداشتی و رعایت فاصلهگذاری برگزار خواهد شد. البته داستان پنجاهمین کنکور سراسری دانشگاهها با تمام ۴۹ آزمون پیشین تفاوت دارد بهطوری که همه چیز به ویروس کرونا مربوط میشود. در واقع بیماری کرونا تمام برنامههای آزمون سراسری را برهم زد. آنهایی که قبل از بیماری کرونا خودشان را برای کنکور آماده میکردند فکرش را هم نمیکردند ویروسی دنیا را به چالش بکشاند و همه چیز تحتالشعاع آن پیش برود. ویروسی که کلاسهای درس را تعطیل، آموزش را مجازی و کاری کند که مسئولان آموزشی امتحانات را هم آنلاین برگزار کنند. بیتردید هیچکدام از پشت کنکوریها برای بیماری کرونا برنامه نداشتند و فکرش را هم نمیکردند که امسال کتابها را با سختیهای مضاعف و پیشبینی نشده تمام کنند. ویروس کرونا برای کنکور 99 بسیار بدشگون بود و ۳ بار زمان برگزاری آزمون سراسرى دانشگاهها را به تأخیر انداخت اما در نهایت زور کنکور به کرونا چربید و حالا زمان برگزاری آزمون سخت، پراسترس و البته سرنوشتساز داوطلبان ورود به دانشگاههاست. چهارشنبه بیست و نهم مردادماه نخستین روز از یک ماراتن قدیمی است. ماراتنی به نام کنکور که امسال یکمیلیون ٣٠٠هزار نفر داوطلب دارد و برای نخستین بار طی چهار روز برگزار می شود. آزمون سراسری سال ۹۹با پروتکلهایی که گفته میشود سختگیرانه است اجرا خواهد شد و برای اینکه داوطلبان در سلامت کامل این آزمون را برگزار کنند،بهخاطر شرایط ویژه کشور، امسال بیش از ۱۰ مصلی و ۴۸ سالن و ورزشگاه به حوزه امتحانی کنکور سراسری اضافه شده است. به همین دلیل این روزها مسئولان سازمان سنجش به همراه ناظران وزارت بهداشت به حوزههای مختلف امتحانی میروند تا شرایط برگزاری آزمون ایمن را برای ورود داوطلبان در جلسه امتحان فراهم کنند. آنطور که رئیس سازمان سنجش به «ایران» میگوید در بازدیدهایی که از حوزههای امتحانی مناطق مختلف تهران و کرج داشته تمامی پروتکلهای بهداشتی رعایت شده است. ابراهیم خدایی البته به افزایش حوزههای امتحانی اشاره میکند و میافزاید: سال گذشته آزمون سراسری در دو هزار و ١٠٠ حوزه برگزار شده بود اما امسال این آزمون در سه هزار و ٣٠٠ حوزه برگزار میشود. تعداد روزهای آزمون هم از ۲ روز به ۴ روز افزایش پیدا کرده است. البته مجبور شدیم نیروی انسانی را هم افزایش دهیم که این نیروها به تعداد ۱۷۵ هزار نفر رسیده است.
او درباره بازدیدهاى این روزهایش از حوزههای امتحانى میگوید: در برخی از حوزههای امتحانی صندلیها با فاصله 8/1 متر قرار گرفته بود و برخی از حوزهها این فضا به ٢ متر هم میرسید. این دو روز کارشناسان سازمان سنجش به لحاظ فنی حوزههای امتحانی را بررسی میکنند تا ببینیم پروتکلها چگونه رعایت میشود رفت و آمد داوطلبان چطور است. البته ٧ هزار ناظر وزارت بهداشت هم در حوزه هاى امتحانی هستند.
به گفته رئیس سازمان سنجش صندلیهای چیده شده و اشیا و سطوحی که لمس میشود مثل دستگیره درها و شیرآلات سرویس بهداشتی در حال ضدعفونی شدن است.
خدایی درباره افزایش حوزههای امتحانی بویژه در استانهای جنوبی کشور میگوید: فضای برگزاری کنکور از ۲ میلیون متر مربع در سال ۹۸ به ۵ میلیون متر مربع افزایش یافته است که به صورت متوسط ۲.۳ رشد داشته است همچنین در تهران مصلای امام خمینی(ره) گنجایش خوبی دارد و در استانها از ورزشگاهها استفاده کردیم درباره استانهای جنوبی هم تأکید کردیم که سیستم تهویه مناسب باید وجود داشته باشد و فضای داوطلبان هم باید بیشتر باشد در این استانها با کمک استانداری و شورای تأمین استان کارها را پیش میبریم.
او با تأکید بر اینکه فضای حوزههای امتحانی تقریباً آماده شده است میگوید: پروتکلهای اجرایی رعایت شده محل اصلی ورودی داوطلبان به سالن امتحان، به صورت مشخص و به فاصله مناسب از یکدیگر علامتگذاری شده است و داوطلبان هم باید روی هر خط و با رعایت فاصله اجتماعی مناسب برای ورود به سالن امتحان قرار گیرند حوزه و تمامی تجهیزات، قبل از برگزاری هر نوبت از آزمون ضدعفونی میشود. در طول برگزاری هم، روی صندلی هر داوطلب یک بسته بهداشتی شامل ماسک، پدالکلی یا ژل ضدعفونی کننده به همراه توصیههای بهداشتی قرار میگیرد.
خدایی با اشاره به تجمع خانوادهها در محل برگزاری کنکور میگوید: امتحان برای خانوادهها هم استرس دارد و برخی از والدین در محل برگزاری آزمون میایستند. ایستادن جلوی در محل آزمون، ممکن است سلامت آنها را به خطر بیندازد. خواهش میکنم از خانوادهها که جلوی محل آزمون تجمع نکنند. اگر ماشین دارند، در ماشین خود در فاصلهای دورتر از حوزه حضور داشته باشند.
او در پاسخ به این سؤال که با توجه به افزایش حوزههای امتحانی و نیروی انسانی امنیت سؤالات به خطر نمیافتد اظهار میکند: تمامی دستگاههای امنیتی کشور به کمک ما آمدند تا صحت و سلامت آزمون زیر سؤال نرود. اما به داوطلبان اطمینان میدهیم این آزمون هم در سلامت کامل برگزار خواهد شد.
تاکنون ۶۱ نفر از داوطلبان کنکور کرونا دارند
رئیس سازمان سنجش درباره ابتلای ٦١ داوطلب کنکور به کرونا میگوید: اگر فردی بعد از مهلت تکمیل فرم خوداظهاری کرونا تا روز آزمون، تست کرونایش مثبت باشد میتواند به سایت سازمان سنجش مراجعه کند و درخواست خود را ارائه دهد. برای این افراد در زمان رفع نقص کارت ورود به جلسه تمهیدات لازم در نظر گرفته میشود و فضای آزمون این افراد از دیگر داوطلبان جدا میشود. تاکنون ۶۱ نفر از داوطلبان کنکور ۹۹ ابتلای خود را به کرونا تأیید کردهاند که ممکن است این آمار در روزهای آینده تغییر کند.
خبرنگار
پرونده پرماجراترین کنکور نیم قرن گذشته در شرف بسته شدن است. فردا و سه روز پس آن، روزهای سرنوشتسازی برای بسیاری از داوطلبان کنکور است. داوطلبانی که از همان بدو ورود به دبیرستان، بخش مهمی از زندگیشان اختصاص پیدا کرده به تست زدن و کلاس کنکور رفتن؛ با این امید که روزی روی یکی از صندلیهای بهترین دانشگاههای ایران در رشته مورد علاقهشان بنشینند. حالا بعد از آن همه حرف و حدیث و کشمکش بر سر تعویق یا برگزاری کنکور، از فردا پنجاهمین ماراتن علمی کشور با اجراى سختگیرانه پروتکلهاى بهداشتی و رعایت فاصلهگذاری برگزار خواهد شد. البته داستان پنجاهمین کنکور سراسری دانشگاهها با تمام ۴۹ آزمون پیشین تفاوت دارد بهطوری که همه چیز به ویروس کرونا مربوط میشود. در واقع بیماری کرونا تمام برنامههای آزمون سراسری را برهم زد. آنهایی که قبل از بیماری کرونا خودشان را برای کنکور آماده میکردند فکرش را هم نمیکردند ویروسی دنیا را به چالش بکشاند و همه چیز تحتالشعاع آن پیش برود. ویروسی که کلاسهای درس را تعطیل، آموزش را مجازی و کاری کند که مسئولان آموزشی امتحانات را هم آنلاین برگزار کنند. بیتردید هیچکدام از پشت کنکوریها برای بیماری کرونا برنامه نداشتند و فکرش را هم نمیکردند که امسال کتابها را با سختیهای مضاعف و پیشبینی نشده تمام کنند. ویروس کرونا برای کنکور 99 بسیار بدشگون بود و ۳ بار زمان برگزاری آزمون سراسرى دانشگاهها را به تأخیر انداخت اما در نهایت زور کنکور به کرونا چربید و حالا زمان برگزاری آزمون سخت، پراسترس و البته سرنوشتساز داوطلبان ورود به دانشگاههاست. چهارشنبه بیست و نهم مردادماه نخستین روز از یک ماراتن قدیمی است. ماراتنی به نام کنکور که امسال یکمیلیون ٣٠٠هزار نفر داوطلب دارد و برای نخستین بار طی چهار روز برگزار می شود. آزمون سراسری سال ۹۹با پروتکلهایی که گفته میشود سختگیرانه است اجرا خواهد شد و برای اینکه داوطلبان در سلامت کامل این آزمون را برگزار کنند،بهخاطر شرایط ویژه کشور، امسال بیش از ۱۰ مصلی و ۴۸ سالن و ورزشگاه به حوزه امتحانی کنکور سراسری اضافه شده است. به همین دلیل این روزها مسئولان سازمان سنجش به همراه ناظران وزارت بهداشت به حوزههای مختلف امتحانی میروند تا شرایط برگزاری آزمون ایمن را برای ورود داوطلبان در جلسه امتحان فراهم کنند. آنطور که رئیس سازمان سنجش به «ایران» میگوید در بازدیدهایی که از حوزههای امتحانی مناطق مختلف تهران و کرج داشته تمامی پروتکلهای بهداشتی رعایت شده است. ابراهیم خدایی البته به افزایش حوزههای امتحانی اشاره میکند و میافزاید: سال گذشته آزمون سراسری در دو هزار و ١٠٠ حوزه برگزار شده بود اما امسال این آزمون در سه هزار و ٣٠٠ حوزه برگزار میشود. تعداد روزهای آزمون هم از ۲ روز به ۴ روز افزایش پیدا کرده است. البته مجبور شدیم نیروی انسانی را هم افزایش دهیم که این نیروها به تعداد ۱۷۵ هزار نفر رسیده است.
او درباره بازدیدهاى این روزهایش از حوزههای امتحانى میگوید: در برخی از حوزههای امتحانی صندلیها با فاصله 8/1 متر قرار گرفته بود و برخی از حوزهها این فضا به ٢ متر هم میرسید. این دو روز کارشناسان سازمان سنجش به لحاظ فنی حوزههای امتحانی را بررسی میکنند تا ببینیم پروتکلها چگونه رعایت میشود رفت و آمد داوطلبان چطور است. البته ٧ هزار ناظر وزارت بهداشت هم در حوزه هاى امتحانی هستند.
به گفته رئیس سازمان سنجش صندلیهای چیده شده و اشیا و سطوحی که لمس میشود مثل دستگیره درها و شیرآلات سرویس بهداشتی در حال ضدعفونی شدن است.
خدایی درباره افزایش حوزههای امتحانی بویژه در استانهای جنوبی کشور میگوید: فضای برگزاری کنکور از ۲ میلیون متر مربع در سال ۹۸ به ۵ میلیون متر مربع افزایش یافته است که به صورت متوسط ۲.۳ رشد داشته است همچنین در تهران مصلای امام خمینی(ره) گنجایش خوبی دارد و در استانها از ورزشگاهها استفاده کردیم درباره استانهای جنوبی هم تأکید کردیم که سیستم تهویه مناسب باید وجود داشته باشد و فضای داوطلبان هم باید بیشتر باشد در این استانها با کمک استانداری و شورای تأمین استان کارها را پیش میبریم.
او با تأکید بر اینکه فضای حوزههای امتحانی تقریباً آماده شده است میگوید: پروتکلهای اجرایی رعایت شده محل اصلی ورودی داوطلبان به سالن امتحان، به صورت مشخص و به فاصله مناسب از یکدیگر علامتگذاری شده است و داوطلبان هم باید روی هر خط و با رعایت فاصله اجتماعی مناسب برای ورود به سالن امتحان قرار گیرند حوزه و تمامی تجهیزات، قبل از برگزاری هر نوبت از آزمون ضدعفونی میشود. در طول برگزاری هم، روی صندلی هر داوطلب یک بسته بهداشتی شامل ماسک، پدالکلی یا ژل ضدعفونی کننده به همراه توصیههای بهداشتی قرار میگیرد.
خدایی با اشاره به تجمع خانوادهها در محل برگزاری کنکور میگوید: امتحان برای خانوادهها هم استرس دارد و برخی از والدین در محل برگزاری آزمون میایستند. ایستادن جلوی در محل آزمون، ممکن است سلامت آنها را به خطر بیندازد. خواهش میکنم از خانوادهها که جلوی محل آزمون تجمع نکنند. اگر ماشین دارند، در ماشین خود در فاصلهای دورتر از حوزه حضور داشته باشند.
او در پاسخ به این سؤال که با توجه به افزایش حوزههای امتحانی و نیروی انسانی امنیت سؤالات به خطر نمیافتد اظهار میکند: تمامی دستگاههای امنیتی کشور به کمک ما آمدند تا صحت و سلامت آزمون زیر سؤال نرود. اما به داوطلبان اطمینان میدهیم این آزمون هم در سلامت کامل برگزار خواهد شد.
تاکنون ۶۱ نفر از داوطلبان کنکور کرونا دارند
رئیس سازمان سنجش درباره ابتلای ٦١ داوطلب کنکور به کرونا میگوید: اگر فردی بعد از مهلت تکمیل فرم خوداظهاری کرونا تا روز آزمون، تست کرونایش مثبت باشد میتواند به سایت سازمان سنجش مراجعه کند و درخواست خود را ارائه دهد. برای این افراد در زمان رفع نقص کارت ورود به جلسه تمهیدات لازم در نظر گرفته میشود و فضای آزمون این افراد از دیگر داوطلبان جدا میشود. تاکنون ۶۱ نفر از داوطلبان کنکور ۹۹ ابتلای خود را به کرونا تأیید کردهاند که ممکن است این آمار در روزهای آینده تغییر کند.
آیا شما موافق وضع جریمه برای مقابله با کرونا هستید؟
ماسک و فاصله اجتماعی به شرط جریمه
ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس
«آیا شما با وضع جریمه برای کسانی که ماسک نمیزنند و فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند، موافقید یا مخالف؟ درست مثل کسانی که هنگام رانندگی ورود ممنوع میآیند یا کمربند ایمنی نمیبندند.» این کلمات که تا قبل از این برای خیلی هایمان بیمعنا بود الان خیلی واضح است. میدانیم کرونا ماه هاست درگیرمان کرده و مثل اینکه حالا حالاها هم قصد رفتن ندارد. حتماً شما هم وقتی در کوچه و خیابان راه میروید آدمهای بیتفاوتی را میبینید که هنوز هم از ماسک استفاده نمیکنند دلیلش را هم که میپرسی هر کدام جواب متفاوتی برایش دارند یکی اساساً به ماسک اعتقادی ندارد و دیگری توان خرید ماسک ندارد. عدهای دیگر هم نه تنها فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند و ماسک نمیزنند که سفر و عروسی و عزایشان به راه است؛ مسائلی که هر روز کار مقابله با کرونا را دشوارتر از روز قبل میکند.
شاید شما جزو آن دستهای باشید که با خودتان میگویید حالا که من این همه پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنم کاش قانونی بود که این آدمها را هم مجبور به رعایت قواعد میکرد. شاید هم با خودتان بگویید حیف از این همه مراعات، چه فایده وقتی این آدمها بالاخره همه را درگیر بیماری میکنند.همین بحثها در خیلی از کشورهای دنیا هم موجب شده برای کسانی که این قواعد به ظاهر ساده را رعایت نمیکنند، جریمه در نظر بگیرند. اتفاقی که البته از همین چند روز پیش در ایران هم بحث اش مطرح شده؛ اما بد نیست بدانید در ایران مخالفان وضع جریمه دلایل خود را دارند حالا که بحث در این باره آنقدر جدی شده، بد نیست با هم کمی موشکافانهتر این ماجرا را بررسی کنیم.
جریمه تا سقف 6 هزار دلار
اول با هم مروری میکنیم بر برخی قواعدی که در برخی کشورهای دنیا در این باره وضع شده مثلاً بد نیست بدانید در کانادا در ایالتهای مختلف جریمه ماسک نزدن و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی متفاوت است. در مونترال ماسک زدن اجباری است و حتی نمیشود به جای ماسک در اماکن سرپوشیده از شیلد استفاده کرد. در ادارات و در جاهایی که فاصله اجتماعی ممکن نیست مثل راهروها و آسانسورها هم ماسک زدن اجباری است. در اماکن مذهبی و ورزشی و وسایل حمل و نقل عمومی هم همین قانون اجرا میشود واگر کسی ماسک نزند مجبور به پرداخت جریمه است. گاه جریمه ماسک نزدن در کانادا تا مرز شش هزار دلار هم میرسد؛ تا همین چند هفته قبل جریمه رعایت نکردن فاصله اجتماعی در کانادا تا 1500 دلار هم اعمال میشد اما چون گاهی پلیس سلیقهای عمل میکرد به جای اجرای آن ماسک زدن را اجباری کردند. در فرانسه هم ماسک زدن اجباری است و جریمه نزدن آن 135 یورو است.
در شهری مثل پاریس حتی در مکانهای باز هم ماسک زدن اجباری شده و جریمهای مشابه دارد. اما در این کشورها هم افرادی هستند که به این قوانین اعتراض میکنند مثلاً در مونترال هفته گذشته راهپیمایی بزرگ ضد ماسک انجام شد.
ستاد مقابله با کرونا در ایران هم تصمیم گرفته برای مسافرتهای غیرضروری و نزدن ماسک جریمه نقدی اعمال کند. همچنین این ستاد پیشنهاد کرده که اگر فردی در هنگام مسافرت غیرضروری و بهدلیل عدم رعایت پروتکلها به کرونا مبتلا شد، هزینه درمان را پرداخت کند. این ستاد پیشنهاد داده تا برای اصناف و افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکنند هم جریمههای نقدی تعیین شود. حالا باید ببینیم وضع این قواعد چالش برانگیز در کشورهایی مثل کشور ما که اعتماد عمومی بین دولت ها و ملت ها اندک است و مردم در شرایط سخت اقتصادی به سر میبرند چقدر امکان پذیر است و اساساً این پیشنهادها قابلیت اجرایی شدن دارد؟
جریمه بر حق، جریمه ناحق
مزدک دانشور، انسان شناس پزشکی دراین باره معتقد است:«مسأله جریمه در یک کشور دموکراتیک بر این مبناست که این جریمه بر حق است و اگر قرار است فردی در خانه بماند و بیرون نیاید دولت هزینههایش را تأمین میکند ودر قبال آن فرد متعهد میشود تا آن فرد نگران بیکاری اش نباشد تا بیماری به حداقل خودش برسد. اما وقتی دولت از طرحهای خود مثل اجبار در خانه ماندن یا اجبار برای ماسک زدن پشتیبانی نمیکند نمیتواند جریمه هم اعمال کند. تاکنون بارها دولت قیمت ماسک را مصوب کرده اما آیا واقعاً قیمت ماسکی که در داروخانهها فروخته میشود همین مقدار است یا ماسکی که فروخته میشود استاندارد است. وقتی دولت نمیتواند زیرساختها را تأمین کند، نباید جریمه اعمال کند و مردم هم آن جریمه را برحق نمیدانند و در مقابلش میایستند. بنابراین باید به فاصله دولت و ملت در ایران توجه کرد. وقتی دولت مسألهای را میگوید اما بر حق بودنش برای مردم مشخص نیست و زیرساختها و پشتیبانی که از مردم میشود بسیار اندک است بنابراین نباید انتظار بالایی هم از مردم داشت.»
انضباط اجتماعی، فقر و نابرابری
یعقوب موسوی، جامعه شناس هم این موضوع را این گونه تحلیل میکند.«در کشورهای اروپایی انضباط اجتماعی سالها مورد بحث بوده و در کنار آزادیهایی که نظامهای دموکراتیک اعمال میکنند و متعهد به حفظ آن هستند جامعهای پر از نظم و انضباط هم تبلیغ میشود. درباره کرونا هم این کشورها این نظم را اجرا کردند وهیچ نوع مسامحهای در این باره انجام نشد و یک نوع نظام اداری آمرانه در جهت صیانت از جان و سلامت مردم اجرا میشود.»
به گفته این جامعه شناس، شیوههایی مثل مشارکت و همیاری تودههای مردم و تنویر افکار عمومی در این کشورها همیشه اولین قدم برای اجرای انضباط اجتماعی بوده است. بعد ازآنها به مراحل سخت تر جزایی و کیفری میرسند و برخوردهای مدیریتی و کنترلی میکنند. درباره کرونا هم همین طور است آنها ابتدا از آگاهیرسانی شروع کردند و بعد قوانین بسیار سخت گیرانهای را برای کسانی که این قواعد را رعایت نمیکنند از مدارس تا بیمارستان ها، مراکز عمومی و تفریحی وضع کردند و از سویی مردم را تشویق به رعایت پروتکلها کردند و وقتی هم متوجه شدند برخی مردم تن به رعایت قواعد نمیدهند، ابزارهایی از نوع جریمه مالی را وضع کرده و با شدت و قدرت آنها را اعمال میکنند. او میگوید: «طبیعی است اجرای این قواعد در همه جا موفق نباشد اما پلیس مدنی خود را موظف به اجرای آنها میداند اما در کشورهای اروپایی دامنه اعتماد بین دستگاههای رسمی و توده مردم دست کم در این باره بسیار بیشتر است.دولتهای اروپایی دراین باره دولتهای بسیار خوش اقبالیاند و مردم در این موارد همیاری بسیار خوبی با دستگاههای رسمی دارند که این مسأله نشان از آن است که در بخش خدمات اجتماعی اعتماد بین دستگاههای دولتی و توده مردم بالاست.»
اما اگر دولت در ایران بخواهد چنین قواعدی را اجرا کند چه اتفاقی میافتد؟ موسوی در پاسخ به این سؤال میگوید: «دولت باید امکانات و شرایط خدماتی را قبل از شروع چنین طرحهایی تأمین و امکاناتی را برای بخشهای فرودست جامعه تأمین کند؛ مثلاً گروههایی از جامعه به هیچ عنوان امکان تهیه ماسک ندارند. یک خانوار با حداقل دستمزد چطورمی تواند چنین هزینههایی را تأمین کند. بنابراین اعمال جریمه در ایران با توجه به دامنه فقر بسختی اجرایی خواهد شد و دولت در اجرای کامل آن موفق نخواهد بود. بخشی از مردم نه فقط بهدلیل نا آگاهیشان که به خاطر شرایط اقتصادی قادر به اجرای موارد توصیه شده و در نتیجه پرداخت جریمه هم نیستند. از سوی دیگر بهدلیل فقدان اعتماد بین دستگاههای اجرایی و مردم که بحث اش مفصل است آنچه دولت میخواهد اجرا کند در بین مردم با بدبینی پذیرفته میشود و اجرایش کاملاً دشوار خواهد بود.»
حالا چه جریمه برای ماسک نزدن و عدم رعایت فاصله اجتماعی در کشورمان اجرایی شود و چه این بحثها در حد حرف و سخن باقی بماند همه میدانیم که ویروس کرونا فعلاً با ماست و جز با همیاری همهمان از دولت گرفته تا مردم رفتنش امکان پذیر نیست.
گزارش نویس
«آیا شما با وضع جریمه برای کسانی که ماسک نمیزنند و فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند، موافقید یا مخالف؟ درست مثل کسانی که هنگام رانندگی ورود ممنوع میآیند یا کمربند ایمنی نمیبندند.» این کلمات که تا قبل از این برای خیلی هایمان بیمعنا بود الان خیلی واضح است. میدانیم کرونا ماه هاست درگیرمان کرده و مثل اینکه حالا حالاها هم قصد رفتن ندارد. حتماً شما هم وقتی در کوچه و خیابان راه میروید آدمهای بیتفاوتی را میبینید که هنوز هم از ماسک استفاده نمیکنند دلیلش را هم که میپرسی هر کدام جواب متفاوتی برایش دارند یکی اساساً به ماسک اعتقادی ندارد و دیگری توان خرید ماسک ندارد. عدهای دیگر هم نه تنها فاصله اجتماعی را رعایت نمیکنند و ماسک نمیزنند که سفر و عروسی و عزایشان به راه است؛ مسائلی که هر روز کار مقابله با کرونا را دشوارتر از روز قبل میکند.
شاید شما جزو آن دستهای باشید که با خودتان میگویید حالا که من این همه پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنم کاش قانونی بود که این آدمها را هم مجبور به رعایت قواعد میکرد. شاید هم با خودتان بگویید حیف از این همه مراعات، چه فایده وقتی این آدمها بالاخره همه را درگیر بیماری میکنند.همین بحثها در خیلی از کشورهای دنیا هم موجب شده برای کسانی که این قواعد به ظاهر ساده را رعایت نمیکنند، جریمه در نظر بگیرند. اتفاقی که البته از همین چند روز پیش در ایران هم بحث اش مطرح شده؛ اما بد نیست بدانید در ایران مخالفان وضع جریمه دلایل خود را دارند حالا که بحث در این باره آنقدر جدی شده، بد نیست با هم کمی موشکافانهتر این ماجرا را بررسی کنیم.
جریمه تا سقف 6 هزار دلار
اول با هم مروری میکنیم بر برخی قواعدی که در برخی کشورهای دنیا در این باره وضع شده مثلاً بد نیست بدانید در کانادا در ایالتهای مختلف جریمه ماسک نزدن و رعایت نکردن پروتکلهای بهداشتی متفاوت است. در مونترال ماسک زدن اجباری است و حتی نمیشود به جای ماسک در اماکن سرپوشیده از شیلد استفاده کرد. در ادارات و در جاهایی که فاصله اجتماعی ممکن نیست مثل راهروها و آسانسورها هم ماسک زدن اجباری است. در اماکن مذهبی و ورزشی و وسایل حمل و نقل عمومی هم همین قانون اجرا میشود واگر کسی ماسک نزند مجبور به پرداخت جریمه است. گاه جریمه ماسک نزدن در کانادا تا مرز شش هزار دلار هم میرسد؛ تا همین چند هفته قبل جریمه رعایت نکردن فاصله اجتماعی در کانادا تا 1500 دلار هم اعمال میشد اما چون گاهی پلیس سلیقهای عمل میکرد به جای اجرای آن ماسک زدن را اجباری کردند. در فرانسه هم ماسک زدن اجباری است و جریمه نزدن آن 135 یورو است.
در شهری مثل پاریس حتی در مکانهای باز هم ماسک زدن اجباری شده و جریمهای مشابه دارد. اما در این کشورها هم افرادی هستند که به این قوانین اعتراض میکنند مثلاً در مونترال هفته گذشته راهپیمایی بزرگ ضد ماسک انجام شد.
ستاد مقابله با کرونا در ایران هم تصمیم گرفته برای مسافرتهای غیرضروری و نزدن ماسک جریمه نقدی اعمال کند. همچنین این ستاد پیشنهاد کرده که اگر فردی در هنگام مسافرت غیرضروری و بهدلیل عدم رعایت پروتکلها به کرونا مبتلا شد، هزینه درمان را پرداخت کند. این ستاد پیشنهاد داده تا برای اصناف و افرادی که پروتکلها را رعایت نمیکنند هم جریمههای نقدی تعیین شود. حالا باید ببینیم وضع این قواعد چالش برانگیز در کشورهایی مثل کشور ما که اعتماد عمومی بین دولت ها و ملت ها اندک است و مردم در شرایط سخت اقتصادی به سر میبرند چقدر امکان پذیر است و اساساً این پیشنهادها قابلیت اجرایی شدن دارد؟
جریمه بر حق، جریمه ناحق
مزدک دانشور، انسان شناس پزشکی دراین باره معتقد است:«مسأله جریمه در یک کشور دموکراتیک بر این مبناست که این جریمه بر حق است و اگر قرار است فردی در خانه بماند و بیرون نیاید دولت هزینههایش را تأمین میکند ودر قبال آن فرد متعهد میشود تا آن فرد نگران بیکاری اش نباشد تا بیماری به حداقل خودش برسد. اما وقتی دولت از طرحهای خود مثل اجبار در خانه ماندن یا اجبار برای ماسک زدن پشتیبانی نمیکند نمیتواند جریمه هم اعمال کند. تاکنون بارها دولت قیمت ماسک را مصوب کرده اما آیا واقعاً قیمت ماسکی که در داروخانهها فروخته میشود همین مقدار است یا ماسکی که فروخته میشود استاندارد است. وقتی دولت نمیتواند زیرساختها را تأمین کند، نباید جریمه اعمال کند و مردم هم آن جریمه را برحق نمیدانند و در مقابلش میایستند. بنابراین باید به فاصله دولت و ملت در ایران توجه کرد. وقتی دولت مسألهای را میگوید اما بر حق بودنش برای مردم مشخص نیست و زیرساختها و پشتیبانی که از مردم میشود بسیار اندک است بنابراین نباید انتظار بالایی هم از مردم داشت.»
انضباط اجتماعی، فقر و نابرابری
یعقوب موسوی، جامعه شناس هم این موضوع را این گونه تحلیل میکند.«در کشورهای اروپایی انضباط اجتماعی سالها مورد بحث بوده و در کنار آزادیهایی که نظامهای دموکراتیک اعمال میکنند و متعهد به حفظ آن هستند جامعهای پر از نظم و انضباط هم تبلیغ میشود. درباره کرونا هم این کشورها این نظم را اجرا کردند وهیچ نوع مسامحهای در این باره انجام نشد و یک نوع نظام اداری آمرانه در جهت صیانت از جان و سلامت مردم اجرا میشود.»
به گفته این جامعه شناس، شیوههایی مثل مشارکت و همیاری تودههای مردم و تنویر افکار عمومی در این کشورها همیشه اولین قدم برای اجرای انضباط اجتماعی بوده است. بعد ازآنها به مراحل سخت تر جزایی و کیفری میرسند و برخوردهای مدیریتی و کنترلی میکنند. درباره کرونا هم همین طور است آنها ابتدا از آگاهیرسانی شروع کردند و بعد قوانین بسیار سخت گیرانهای را برای کسانی که این قواعد را رعایت نمیکنند از مدارس تا بیمارستان ها، مراکز عمومی و تفریحی وضع کردند و از سویی مردم را تشویق به رعایت پروتکلها کردند و وقتی هم متوجه شدند برخی مردم تن به رعایت قواعد نمیدهند، ابزارهایی از نوع جریمه مالی را وضع کرده و با شدت و قدرت آنها را اعمال میکنند. او میگوید: «طبیعی است اجرای این قواعد در همه جا موفق نباشد اما پلیس مدنی خود را موظف به اجرای آنها میداند اما در کشورهای اروپایی دامنه اعتماد بین دستگاههای رسمی و توده مردم دست کم در این باره بسیار بیشتر است.دولتهای اروپایی دراین باره دولتهای بسیار خوش اقبالیاند و مردم در این موارد همیاری بسیار خوبی با دستگاههای رسمی دارند که این مسأله نشان از آن است که در بخش خدمات اجتماعی اعتماد بین دستگاههای دولتی و توده مردم بالاست.»
اما اگر دولت در ایران بخواهد چنین قواعدی را اجرا کند چه اتفاقی میافتد؟ موسوی در پاسخ به این سؤال میگوید: «دولت باید امکانات و شرایط خدماتی را قبل از شروع چنین طرحهایی تأمین و امکاناتی را برای بخشهای فرودست جامعه تأمین کند؛ مثلاً گروههایی از جامعه به هیچ عنوان امکان تهیه ماسک ندارند. یک خانوار با حداقل دستمزد چطورمی تواند چنین هزینههایی را تأمین کند. بنابراین اعمال جریمه در ایران با توجه به دامنه فقر بسختی اجرایی خواهد شد و دولت در اجرای کامل آن موفق نخواهد بود. بخشی از مردم نه فقط بهدلیل نا آگاهیشان که به خاطر شرایط اقتصادی قادر به اجرای موارد توصیه شده و در نتیجه پرداخت جریمه هم نیستند. از سوی دیگر بهدلیل فقدان اعتماد بین دستگاههای اجرایی و مردم که بحث اش مفصل است آنچه دولت میخواهد اجرا کند در بین مردم با بدبینی پذیرفته میشود و اجرایش کاملاً دشوار خواهد بود.»
حالا چه جریمه برای ماسک نزدن و عدم رعایت فاصله اجتماعی در کشورمان اجرایی شود و چه این بحثها در حد حرف و سخن باقی بماند همه میدانیم که ویروس کرونا فعلاً با ماست و جز با همیاری همهمان از دولت گرفته تا مردم رفتنش امکان پذیر نیست.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
آیینهای عزاداری با رعایت اصول و پروتکلهای بهداشتی برگزار شود
-
سیاست دولت تقویت بازار سرمایه است
-
کودتای 28 مرداد به روایت جراید 32
-
نحوه پرداخت حقوق و محاسبه اضافه کاری معلمان در سال تحصیلی جدید
-
قدرت در بازار نفت به مخازن نیست به ظرفیت تولید است
-
فوتبال ایران در آستانه ورشکستگی
-
ستاد ملی مقابله با کرونا
-
سلام ایران
-
سیر تاریخی مفهوم «استقلال» از کودتای 28 مرداد تا انقلاب
-
توسعه اقتصادی در گرو بازارهای آینده محور
-
سرمایه سیاسی کشور را تخریب نکنید
-
برای نقد کردن از این دولت نقدتر نداریم
-
دغدغه روحانی حفظ جان و نان مردم
-
ماراتن 50 ساله در تب و تاب کرونا
-
ماسک و فاصله اجتماعی به شرط جریمه
اخبارایران آنلاین